دروازههای تاریخی تبریز، به دروازههای هشتگانهای گفته میشود که در گذشته به منظور حفظ امنیت شهر و کنترل ورود و خروج به شهر تبریز ایجاد شده بودند. به گفته محققان، بیش از ۲۴۰۰ سال پیش، تبریز توسط هشت دروازه و حصار و باروهایی حفاظت میشد و همسایگان خارجی و تاجران و مسافران با عبور از این هشت در تبریز ارتباط برقرار میکردند. اسناد تاریخی گاه از ۸ و گاه از ۹ دروازه در تبریز سخن گفتهاند که عبارتند از:
- سورخاب قاپیسی
- باغمیشه قاپیسی
- خیاوان قاپیسی
- نوبر قاپیسی
- میارمیار قاپیسی
- گجیل قاپیسی
- ایستامبول قاپیسی
- دوهچی قاپیسی
- ویجویه قاپیسی.
اکنون از دروازههای هشتگانه تبریز به جز «درب خیابان» و یک لنگه از «درب باغمیشه»، اثری از دروازهای دیگر شهر باقی نمانده است. در حال حاضر تعدادی از این دروازههای تاریخی، در حال احیاء و بازسازی است.
پیشینه
به گفته بهروز خاماچی، در گذشته حفظ امنیت و آرامش شهر تبریز ایجاب میکرد، باروهایی در اطراف شهر و دروازههایی با فاصلههای مناسب در مرکز شهر تعبیه شود تا مردم به سهولت از امکانات شهری بهرهمند شوند. در آن زمان شهربانی تبریز پشت تیمچه کرهنیخانه (یکی از تیمچههای معروف بازار بزرگ تبریز) واقع شده بود و عصرها به هنگام اذان مغرب، دروازهها با صدای کرهنی که نوعی عمل اطلاعرسانی را انجام میداد بسته میشد و صبحها به هنگام اذان صبح و باز با شنیدن صدای کرهنی شروع به کار میکرد و تردد دوباره به داخل شهر آغاز میشد
در اواخر حکومت کریم خان زند پس از زلزلهای که در تبریز روی داد، بیشترین قسمت شهر ویران گشت. در این زمان خاندان دنبلی بر تبریز حکومت داشتند. نجفقلی خان دنبلی که بیگلربیگی تبریز بود در سال ۱۱۹۴ هجری، حصاری استوار بر گرد شهر کشید و هشت دروازه یا درب :بر حصار تبریز نهاد و هر یک را جز «دروازهٔ اسلامبول» به اسم محلهای نامید که عبارتند از
- «درب خیابان»، راه عراق عجم (استاد مرکزی) و اصفهان به سوی شرق،
- «درب باغمیشه» که آن را درب اعلی میگفتند به سوی شمال شرق،
- «درب شتربان» به سوی شمال،
- «درب سرخاب» به سوی شمال شرقی،
- «درب اسلامبول» به سوی شمال غربی،
- «درب سرد» (سردرود) به سوی مغرب که آن را «درب گجیل» نیز میگویند،
- «درب مهادمهین» به سوی جنوب غربی (قالاقاپیسی)،
- «درب نوبر» به سوی جنوب.
بر طرفین هر دروازه دو مناره بلند از کاشی بنا کرده و در برجهای آن نیز کتیبههایی از کاشی بود و بالای سر درب هر دروازه بر صفحهای از سنگ رخام این اشعار نوشته شده بود که مصرع آخرین، ماده تاریخ اتمام دروازههاست و آن ابیات این است:
زهی اساس مشیّد که باد تا به ابد | ز حادثات زمان در امان سبحانی | |
ز برج و باره این در تحیّر است سپهر | که شد به پا ز عنایات خان خاقانی | |
خدیو ملک عدالت نجفقلی خان آنک | مفوّض بر او رونق جهانبانی | |
که در نگارش این قلعه در زمان قلیل | نمود همت وی معجز سلیمانی | |
نشان ز سد سکندر چو داد تاریخش | خرد به گفت حصار سکندر ثانی |
پس از اتمام ساخت قلعهٔ شهر نجفقلی خان در گذشت و فرزندش خداداد خان از جانب احمدخان دنبلی به منصب بیگلر بیگی دست یافت و خندق شهر را حفر کرد. از آن به بعد محوطهٔ داخل حصار را «قلعه تبریز» یا «قلعه» میگفتند.
از سال ۴۲۴ هجری قمری نزدیک به هزار سال پیش، شهر تبریز در داخل باروئی قرار گرفته بود و شهر همیشه حالت قلعهای داشت و حتی عقیده مورخان چنین است که نام «تاوری» یا «تاروئی» یا تبریز اولیه در زمان سارگن دوم پادشاه آشور در ۷۱۴ قبل از میلاد، به شهری اطلاق میشد که در داخل قلعههای تو در تو قرار داشت.
محمدرضا طباطبائی در کتاب تاریخ «اولاد اطهار» مینویسد که نجفقلی خان دنبلی پس از زمستانی که آن زلزله مهیب در تبریز اتفاق افتاد، ساخت قلعه تبریز را آغاز کرد و در عرض دو سال، دیوار وسیعالفضا مشتمل بر درب و دروازه (هشت دروازه) و بروج مشیّده را به اتمام رسانید و مجموع اهالی آن شهر ویران شده را در میان آن قلعه جای و عمارت و خانه داد.
طباطبائی در تاریخ اولاد اطهار مینویسد که در زلزلههای سال ۱۱۹۳ قمری اثری از آثار عمارتهای عالیه و ابنیه مستحکم بر روی زمین تبریز باقی نماند و از آن قصور بی قرین مانند قصرشیرین جز اسمی و چون طاق کسری از آن غیر از افسانه و رسمی چیزی باقی نماند، مانند گنبد شام غازان، رشیدیه، دمشقیه، علائیه، لولوئیه، مرجانیه، مظفریه، مقصودیه، نصیریه، جلالیه، اسکندریه، سلیمانیه و عمارت شیخ اویسی، کاخ هشت بهشت، تکیه حیدر و سید مفتول بند، مسجد جامع و مدارسی بزرگ، طاق مسجد علیشاه، مسجد کبود جهانشاه، مسجد استاد شاگرد، مسجد حسن پادشاه و غیره. در این زلزله بالمره از سطح زمین نیست و نابود گردید و صد هزار نفر در زیر خاک ماندند و تا بیست فرسخ از توابع و نواحی آن خراب گشت.»
طبق گفته حمدالله مستوفی، دور باروی تبریز پیش از غازان خان ایلخانی در دورهٔ روادیان، شش هزار گام بوده و ۱۰ دروازه به شرح زیر داشته است:
- ری
- قلعه
- سنجاران
- طاق
- درب جو (دروب جو)
- سرد
- دستی شاه
- نارمیان
- نوبر
- موکله (هوکله)
به قول صاحب تاریخ وصاف، غازان خان در سال ۷۰۲ هجری قمری، قلعهٔ تبریز را تعمیر کرده، بارو و دیواری به طول ۵۴ هزار گام که قریب پنج فرسنگ (۳۰ کیلومتر) بود برآورد. اساس آن دیوار را چنان ریختند که بر چرنداب و سرخاب و لیلانکوه (بیلانکی) و همه بستانها و باغها محیط باشد و پنج دروازه در اطراف آن باز کرد و هر یک به سمت ملکی و مملکتی چون بغداد، عراق (اراک – استان مرکزی)، خراسان، اِرّان (قفقاز و آذربایجان شمالی)، ری و هشت دروازه کوچک دیگر ما بین آنها تا خروج و دخول آسانتر باشد و فرمان شد که هر کسی خواهد میتواند داخل دایره بارو، خانه بسازد یا باغ و بستان غرس کند.
حدود شهر تبریز بنا به وصفی که در تاریخ وصاف و نزههالقلوب آمده در عصر غازان خان از طرف مشرق بیلانکوه (بیلانکی = ولیانکوه) و باغمیشه، از طرف شمال سرخاب و سنجاران، از طرف جنوب چرنداب و از طرف جنوب غربی گزران (گازران) و از طرف مغرب محله کوچه باغ در داخل باروی شهر بوده است. نام دروازهها در دو کتاب «تاریخ وصاف» و «نزههالقلوب» به این شرح آمده است:
۱-بغداد، ۲- عراق، ۳-خراسان، ۴- ارّان (قفقاز)، ۵- روم.
حمدالله مستوفی نام آنها را بدین قرار آورده است: ۱- اوجان، ۲- اهر، ۳- شیروان، ۴- سردرود، ۵- شام، ۶-سراو (سراب).
خیاوان قاپیسی (درب خیابان)
این درب در مسیر عراق عجم (استانمرکزی) و اصفهان به سمت شرق در محلهای به همین نام واقع بوده و وجه تسمیه نام آن به قولی احداث نخستین خیابان شهر بوده که از داخل این محله عبور میکرد. همچنین این احتمال نیز وجود دارد که نام این محله برگرفته از نخستین ساکنان آن است که از اهالی خیاو (مشکین شهر) بودهاند.
باغمیشه قاپیسی (درب باغمیشه)
این دروازه که با نام «درب اعلی» نیز نامیده میشد در ورودی شمال شرقی شهر قرار داشت.
سورخاب قاپیسی (درب سرخاب)
این درب در سمت شمال شرقی تبریز، در جوار کوه سرخاب و محلهای به همین نام قرار داشت.
نوبر قاپیسی (درب نوبر)
این درب نیز در سمت جنوبی شهر واقع بوده و در سال ۴۰۰ هجری در محدوده حمام نوبر ساخته شده بود. البته در سالهای گذشته نمادی از درب نوبر در ورودی خیابان تربیت بازسازی شده است.
میارمیار قاپیسی (درب میارمیار)
این درب تاریخی در خیابان فردوسی و داخل کوچه آیتالله مستنبط غروی قرار داشت که متاسفانه در حال حاضر هیچ اثری از آن برجای نمانده است.
گجیل قاپیسی (درب گجیل)
گجیل قاپوسی با نام درب «سرد» یا «سردرود» به سمت غرب قرار داشت. این دروازه با برجها و طاقهای بلندی یکی از مناطق پرتردد شهر قرار داشته و در حال حاضر نیز موقعیت قبلی خود را به لحاظ رفت و آمد حفظ کرده است.
ایستامبول قاپیسی (درب استانبول)
این دروازه در سمت شمال غرب و در مسیر عبور کاروانهای تبریز – استانبول قرار داشته و به دلیل قرارگیری در این مسیر و وقوع نبردهای متعدد مشروطهخواهان با نیروهای سلطنتی مهمترین دروازه شهر محسوب میشد.
دوهچی قاپیسی (درب شتربان)
این دروازه در سمت شمال و در حومه کوه سرخاب و محلهای به همین نام قرار داشت. وجه تسمیه نام این محله و دروازه استفاده از شتر (در زبان ترکی دوه) برای حمل و نقل کالا توسط اهالی این محله است که اغلب به بازرگانی و تجارت مشغول بودهاند.
ویجویه قاپیسی (درب ویجویه)
این دروازه در جوار محلهایی به همین نام در سمت غرب شهر قرار داشته است.
قالاقاپیسی (درب مهادمهین)
این دروازه نیز در سمت جنوب غربی بود.
همچنین بر فراز هر یک از دروازهها منارهای بلند منقش به کاشیکاری ساخته شده و بر بالای در ورودی نیز کتیبهای منقش به این شعر نصب شده بود:
زهی اساس مشید که باد تا به ابد ز حادثات زمان در امان سبحانی
ز برج و باره این در تحیّر است سپهر که شد به پا ز عنایات خان خاقانی
خدیو ملک عدالت نجفقلی خان آنک مفوّض بر او رونق جهانبانی
که در نگارش این قلعه در زمان قلیل نمود همت وی معجز سلیمانی
نشان ز سد سکندر چو داد تاریخش خرد به گفت حصار سکندر ثانی
در حال حاضر، به دلیل رشد و توسعه حریم شهری و ساخت و سازهای صورت گرفته بهجز چند مورد مانند «درب خیابان» و «درب باغمیشه» اثری از دروازههای شهر باقی نمانده است. ولی خوشبختانه در سالهای اخیر به منظور حفظ و احیای آثار و نمادهای تاریخی و بافت سنتی شهر اقدامهایی برای بازسازی این دروازهها از جمله دروازه نوبر، گجیل و … در حال انجام است.
۱. اگر خاطره یا تجربهای درباره این مکان دارید اینجا بهترین جا برای به اشتراکگذاری اون هست.
۲. لطفا فقط دیدگاه، خاطره یا تجربیاتتون در مورد مکان فوق رو اینجا بنویسید. برای تماس با ما یا مشارکت در پروژه به صفحه تماس با ما مراجعه کنید.