شش ماهی بود که از آخرین سفرم به کیش می گذشت امسال تصمیم گرفتم تجربه جدیدی در سفر داشته باشم و به سمت آذر بایجان غربی وشرقی بروم.چون وصف تورهای آژانس دالاهو را شنیده بودم مصمم بودم حتما یک سفر با این آژانس تجربه کنم بعد از مطالعه تور هایی که برای تعطیلات خرداد در نظر گرفته شده بود تور قره کلیسا تا دالامپر را که آذربایجان غربی و شرقی را شامل میشد انتخاب کردم و چون آخرین مقصد تور تبریز بود و من تبریز را ندیده بودم تصمیم گرفتم ۳ روز نیز در تبریز بمانم.
با دو خواهرم صحبت کردم چون تعطیلات بود خوشبختانه توانستیم برای رفتن با هم هماهنگ شویم.تور ما از ۱۱ خرداد شروع و در ۱۴ خرداد تمام میشد برای همین من جستجوی خودم را برای یافتن یک هتل خوب در تبریز برای ۳ شب آغاز کردم. چون می خواستم هزینه زیاد نشود هتل ۳ ستاره اهراب که تازه ساز و در مرکز شهر بود و به مراکز دیدنی نزدیک بود را انتخاب کردم که بعد از اسکان در آنجا از انتخاب خودم خیلی راضی بودم. بعد پروازهای تبریز به شیراز را چک کردم و خوشبختانه برای ساعت ۱۲ ظهر روز چهارشنبه ۱۷ خرداد توانستم پرواز مستقیم تبریز به شیراز را رزرو کنم.
حالا نوبت به دانلود نقشه مراکز دیدنی و لیست کردن آنها بود که خوشبختانه مراکز دیدنی خیلی نزدیک هتل بود. چون تور ما در ۵ شنبه ۱۱ حرکت می نمود تصمیم گرفتیم یک روز جلوتر به تهران بریم از تی چارتر بلیت شیراز به تهران را برای ۴ شنبه ۱۰ خرداد ماه رزرو کردم …حالا خیالم از همه چیز راحت بود دیگه باید بار سفر را بست….
بلاخره چهار شنبه ۱۰ خرداد ماه از راه رسید و من و خواهرم به سمت تهران پرواز کردیم شب در منزل خواهر دیگرم بودیم صبح برای خرید لوازمی که لازم داشتیم به مرکز خرید تیراژه رفتیم و بعد از کمی استراحت راس ساعت ۷ در میدان ونک منتظر اتوبوس تور ماندیم همسفر ها کم کم جمع شدند و بلاخره در ساعت ۷:۳۰ تهران را به مقصد ماکو ترک کردیم.در طول راه به رسم همیشگی تورهای دالاهو همه خودشان را معرفی کردند و پس از صرف شام در مسیر در اتوبوس به خواب رفتیم هر چند که من در اتوبوس زیاد خوابم نمیره و تا صبح ده بار بلند شدم…. صبح با طلوع خورشید مناظر اطراف بهتر آشکار شد و من در طول مسیر از مناظر زیبا و سر سبز طبیعت لذت بردم ساعت ۷:۳۰ به ماکو رسیدیم و در هتل جهانگردی ماکو صبحانه خوردیم.ماکو بر خلاف تصور من خیلی کوچک بود و اصلا نمای شهر های بزرگ را نداشت بیشتر شبیه یک روستای مدرن بود تا یک شهر البته آب و هوای بسیار خوبی داشت و کوچه های منتهی به صخره های سنگی جلوه ویژه و خاصی به شهر می داد ولی کمبود امکانات در این شهر کوچک و زیبا به خوبی مشهود بود.
پس از صرف صبحانه برای دیدن عمارت باغچه جوق راهی شدیم پس از رسیدن به آنجا متاسفانه متوجه شدیم این عمارت در حال تعمیر و مرمت می باشد لذا امکان دیدن آن از داخل امکان پذیر نیست و با داربست هایی که بر روی عمارت زده بودند نمای خارجی آن هم به خوبی مشاهده نمیشد. قصر تاریخی باغچه جوق که از یک ساختمان دو طبقه تشکیل شده در داخل محوطه باغی به مساحت ۱۱ هکتار قراردارد، معماری کاخ تلفیقی از معماری سنتی ایرانی و غربی، به ویژه معماری روسیه اواخر سده نوزدهم است.بانی آن تیمور تیموری معروف به اقبال السلطنه ماکوئی یکی از حکام مقتدر وقت و از سرداران مظفرالدین شاه است. در گذشته مقر حکومت سردارماکو بوده و در یک کیلومتری شهر ماکو واقع شده است. ساخت بنادر زمان پاشاخان آغاز و در دوره اقبال السلطنه به پایان رسیده است و به مدت ۳۰ سال تزیینات داخلی سالنهای هفتگانه ان انجام پذیرفته است. مجموعه کاخ در میان باغ مشجر بزرگی با درختان کهن گوناگون به وسعت یازده هکتار قرار گرفته است. به هر حال متاسفانه نتوانستیم این بنا را از نزدیک مشاهده کنیم .
مقصد بعدی ما دیدار از سد و دریاچه بارون و کلیسای زور زور یا همان کلیسای مریم مقدس بود… (با کلیسای مریم مقدس تبریز اشتباه گرفته نشود) مناظر اطراف سد بارون بسیار زیبا و چشمگیر بود و بعد از گرفتن عکس به سمت کلیسای زور زور راه افتادیم با اتوبوس تا دامنه های آن رفتیم ولی چون جاده خاکی بود مجبور به پیاده روی به سمت کلیسا شدیم.
کلیسای مریم مقدس یا کلیسای زور زور، نام کلیسایی است در ۱۲ کیلومتری شمال غرب قره کلیسا و در نزدیکیروستای بارون، در دهنه درهای که رودخانه زنگی مار از آن جاریست و در دامنه کوهپایهای که به یک تنگنای بسیار فشرده میرسد، بنا گردیده است. این کلیسا از جمله بناهای تاریخی ایران است که در فهرست آثار ملی ایران و فهرست میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت رسیده است؛ همچنین روستای بارون نیز به طور جداگانه در فهرست یونسکو جای دارد. در سال ۱۳۶۷ به دلیل آبگیری سد بارون، کلیسا با مصالح موجود عیناً به نقطهای مرتفعتر در ۶۰۰ متری محل اصلی منتقل گردید.کلیسای زیبا و کوچکی بود و منظره دریاچه که اطراف کلیسا را احاطه کرده بود بسیار چشمگیر بود.
پس از بازگشت به شهر و صرف ناهار در هتل برای دیدن قره کلیسا راهی شدیم. قره کلیسا اولین کلیسای جهان است که بر مقبره طادی مقدس و سه هزار و ۵۰۰ نفر از پیروان این دین در زمان اشکانیان در چالدران بنا شده و از همین رو نهمین اثر کشور در ردیف آثار جهانی است. ر سال ۴۳ میلادی دو شخص به نامهای تاتائوس و بارتقیموس برای ترویج آیین مسیحیت وارد شمال غربی ایران می شوند، در آن زمان اشکانیان در ایران حکومت می کردند و بسیاری از مردم زرتشتی بودند و بسیاری نیز به آیین مهر روی آورده بودند.
پس از دعوت شاگردان مسیح به این آیین در ایران سه هزار و پانصد نفر مسیحیت را می پذیرند که از جمله آنان سانتروک یا سنادوک پادشاه ارمنیان به همراه دخترش ساندوخت بودند، پس از مدتی کوتاه، پادشاه از ایمان به مسیح روی گردان می شود و دستور می دهد که تمام افرادی که به این دین روی آورده اند را بکشند و حتی ساندوک دخترش را نیز در این راستااز دم تیغ می گذراند. بنابر باور مسیحیان ارمنی نژاد؛ کلیسای تاتائوس نخستین کلیسایی است که توسط مبشرین مسیح در دنیا ساخته شده و آنها هر سال در هفته آخر تیر و هفته اول مردادماه که مصادف با شهادت تاتائوس، مراسم خاصی در این کلیسا برپا می دارند.کلیسای بسیار زیبایی بود که انرژی خاصی را به مردم منتقل میکرد یک نوع احساس آرامش ،بخصوص مناظر بکر و دیدنی اطراف آن و روستای کوچکی که همجوار با کلیسا بود و سبک و سیاق سنتی خود را حفظ کرده بود بیش از پیش به شما این احساس آرامش را منتقل می کرد..
پس از صرف عصرانه که شامل هندوانه و چای و شیرینی از طرف دالاهو بود برای اسکان به سمت خوی راه افتادیم و قبل از اقامت در هتل از مقبره شاعر معروف شمس تبریزی دیدن کردیم سپس در هتل ۳ ستاره ثمین شب را سپری کردیم.صبح بعد از صرف صبحانه به سمت ارتفاعات دالامپر رفتیم .پس از دیدار از مناظر بسیار زیبای دریاچه مرزی دالامپر به سوی کوه دالامپر حرکت کردیم.
کوه دالامپر (دالامپر داق) با ارتفاع حدود ۳۵۰۰ متر در۴۵ کیلومتری جنوب غربی ارومیه و ۳۵ کیلومتری اشنویه قرار دارد. این کوه در نقطه مرزی ایران،ترکیه، عراق واقع است و از فراز آن خاک هر سه کشور قابل مشاهدهاست. این کوه دارای یخچال های چند هزار ساله میباشد. برای رفتن به ارتفاعات تور دو دستگاه نیسان تهیه کرده بود که ما سوار بر آنها به سمت ارتفاعات رفتیم هیجان انگیزترین قسمت سفر همین جا بود که ما کاملا احساس گوسفندهای بیچاره را که در پشت نیسان بار میرنند درک کردیم…جاده تا قسمتی آسفالت بود ولی بعد خاکی شد و به علت شسته شدن خاک ان در بعضی نقاط توسط باران دارای دست انداز زیادی بود بنا براین ما خیلی بالا و پایین شدیم و دست و پاهایمان به شدت درد گرفت ولی کلی خندیدیم و با جیغ های متوالی که با دست اندازها تقویت میشد کلی حال کردیم و استرس را از خودمان دور کردیم. متاسفانه جاده بسیار خراب بود و نیسان ها نتوانستند بیشتر از این به بالا بروند بنابراین گروه پیاده شد و به سمت بالا راه افتاد مناظر بسیاربکر بود هوای پاک کوهستان ،سبزه ها و گلهای با طروات و زیبا که بعضی از آنها را تا حالا تو عمرم ندیده بودم ،نهر های جاری از زیر یخ های چند ساله ……. منظره ای رویایی را به وجود آورده بود .
صعود و فرود از قله کمی طول کشید و ما ساعت ۵ برای صرف ناهار به کنار آبشار رفیع سوله دوکل رفتیم و جای همه خالی جوجه کباب کردیم و نوش جان….
پس از رسیدن به ارومیه و اسکان در هتل ۳ ستاره ساحل چون وصف بند ارومیه را شنیده بودیم برای صرف شام به بند رفتیم محله بند تقریبا مانند دربند تهران است که دارای رستورانهای زیادی میباشد که اکثر آنها داری باغ جهت پذیرایی می باشند چون ظهر ناهار را دیر خورده بودیم تصمصم گرفتیم فقط آش دوغ ارومیه را امتحان کنیم که بسیار لذیذ بود شامل کلم و سبزی های محلی و نخود و دوغ محلی بود …جای همه دوستان خالی .فردا صبح گشت اختیاری بود که من و خواهرام تصمیم گرفتیم گشتی در شهر داشته باشیم چون به علت مصادف شدن این روز با ۱۴ خرداد همه جا تعطیل بود در طول خیابان نزدیک هتل کمی قدم زدیم و از مناظر دیدنی و زیبای این شهر زیبا و تمیز لذت بردیم .شهری زیبا با مردمانی خونگرم و مهمان نواز…..
ساعت ۱۱ ظهر با تحویل بار و اثاثیه سوار اتوبوس شدیم و شهر زیبای ارومیه را به قصد تبریز ترک کردیم …سر راه از دریاچه ارومیه دیدن کردیم که منظره خشک شدن و تبدیل شدن این دریاچه زیبا به شوره زار دل هر ایرانی را به درد میآورد….
امیدوارم هر چه زودتر برای تجدید این دریاچه زیبا فکری بکنند….. به هر حال در تبریز پس از صرف ناهار درهتل ستایش ما گروه را ترک کردیم و من و خواهرم قسمت دوم سفرمان به تبریز را آغاز نمودیم.
بخش دوم، تبریز
پس از جدایی از تور ما به محل اقامت خود که هتل سه ستاره اهراب بود رفتیم من این هتل را براساس نزدیکی به اماکن دیدنی و در مرکز شهر بودن آن انتخاب کرده بودم هر چه به محیط مرکز شهر بیشتر نزدیک میشدیم بافت شهر سنتی تر و فقیر تر میشد که این باعث نگرانی خواهرم شده بود که چه نوع هتلی را انتخاب کردم؟ بعد از رسیدن به هتل برخورد خوب و مودبانه کارکنان هتل کمی از نگرانی ما کاست و وقتی اتاق را دیدیم که بسیار تمیز و مناسب بود کاملا نگرانی رفع شد .هر چند این هتل کاستی هایی هم دارد ولی اتاق های تمیز،صبحانه عالی و برخورد خوب کارکنان هتل کاستی ها را رفع میکند در مجموع از این هتل بسیار راضی بودیم.
من یک دوست اینترنتی به نام مرضیه در تبریز دارم که ازقبل تصمیم گرفته بودیم همدیگر را ببینیم بنابراین دم بازار تبریز که نزدیک هتل بود با هم قرار گذاشتیم و به اتفاق برای دیدن ائل گؤلی روانه شدیم.
(ائل گؤلی) یا شاهگؤلی یکی از مهم ترین گردشگاه های شهر تبریز است که در جنوب شرق آن و در ۷ کیلومتری مرکز شهر واقع شده است. شاه گؤلی به معنی “استخر شاه” ترجمه شده است. گول در زبان ترکی به معنی استخر میباشد. احداث بنای اولیه این آبگیر را به زمان پادشاهان آق قویونلو و توسعه آن را به زمان صفویه نسبت می دهند مکان زیبایی بود ولی گرما زیاد اجازه گردش در آن را نمی داد متاسفانه این ۳ روز که در تبریز بودیم هوا بسیار گرم شده بود. به هر حال پس از بازدید از باغ ائلگؤلی گشتی هم در شهر بازی آن زدیم و از باغ وحش آن دیدن کردیم. شب به هتل برگشتیم و چون فردا اماکن دیدنی تبریز به علت تعطیلی ۱۴ خرداد بسته بود با یک آژانس تاکسی سرویس برای دیدن روستای کندوان صحبت کردیم که قرار شد راس ساعت ۸:۳۰ به طرف این روستا به راه بیافتیم.فردا صبح پس از صرف صبحانه برای دیدن روستای کندوان راه افتادیم.
کندوان یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی و از آثار تاریخی مربوط به دورانهای تاریخی پس از اسلام است که در شهر جدید سهند بخش مرکزی شهرستان اسکو واقع شدهاست.این روستا دارای جاذبههای گردشگری فراوانیاست که بهدلیل شکل خانههای آن که بهمانند کندوی عسل در دل کوه کنده شدهاند است.روستای زیبایی بود حدود ۲ ساعت در آن گشتیم و از صنایع دستی آنجا خرید کردیم بعد برای دیدن هتل کندوان که وصف آن را شنیده بودم راهی هتل شدیم و با پرداخت ورودی نفری ۵۰۰۰ تومان از یکی از اتاق ها و رستوران آن بازدید کردیم…هتل زیبایی است ولی فاقد آسانسور است و شما باید پله های بسیاری را جهت رسیدن به اتاق و رستوران طی کنید…در مجموع برای اقامت جوانها مناسبتر است تا افراد سالخورده….
پس از برگشت از کندوان و طی مسیر زیبای اسکو به هتل برگشتیم و کمی استراحت کردیم من چون در اثر گرما کمی سرم درد می کرد در هتل ماندم ولی خواهرم یک تاکسی کرایه و برای دیدن اماکن دیدنی رفت از شانس ما ظاهرا خانه مشروطه و موزه قاجار باز بود بنابراین خواهرم تماس گرفت و از باز بودن این اماکن خبر داد منم فوری حاضر شدم و با ماشینی که خواهرم اجاره کرد برای دیدن خانه مشروطه و موزه قاجار که در نزدیکی هم بودند حرکت کردیم.
خانه مشروطه که معروف ترین و پرافتخارترین خانه تاریخی شهر تبریز است در اوج انقلاب مشروطه محل تصمیم گیری های سرنوشت ساز سران مشروطه بوده است این بنا به سبک معماری دوره قاجار ساخته شده و ملک شخصی حاج مهدی کوزه کنانی بوده است. این بنا با ۱۳۰۰ متر مربع مساحت، در دو طبقه ساخته شده است.این خانه الان به موزه ای که مزین به تصاویر و سرگذشت افراد درگیر در دوران مشروطه بوده و اسناد و مدارک دستنویس شده تبدیل گردیده که فضای بسیار دوست داشتنی برای علاقمندان به تاریخ است.
پس از بازدید از این بنا به موزه قاجار رفتیم. این خانه قدیمی تبریز پس از مرمت و بازسازی با حفظ ویژگی های معماری و شاخص های سنتی بنا، به عنوان موزه قاجار مورد استفاده قرار گرفت.
این موزه در نزدیکی مقبره الشعرا تبریز که مدفن بیش از ۴۰۰ شاعر نامی از جمله شهریار، قطران، اسدی طوسی، فاریابی و ثقه الاسلام است قرار دارد. که پس از بازدید از موزه از مقبر الشعرا هم دیدن کردیم. پس از دیدار از موزه ها برای دیدن تفریحگاه عونبنعلی به راه افتادیم .ماشین را در پایین کوه پارک کردیم و با تله کابین به قله کوه رفتیم ..مناظر شهر بسیار زیبا بود ولی باد شدیدی که می وزید ما را از ادامه راه برای دیدن مقبره عونبنعلی منصرف کرد و پس از کمی قدم زدن با تله کابین به پایین کوه برگشتیم. برای صرف شام چون وصف غذای معروف آبگوشت تبریز را شنیده بودیم به رستوران معروف باغچه سبز تبریز رفتیم که هنگام افطار بود و بسیار شلوغ کمی صبر کردیم تا خلوتتر بشه و با خیال راحتتری شاممان را بخوریم آبگوشت تبریز خیلی چرب است و سر شار از دنبه و گوشت گوسفند که همان لحظات اول شما به خوبی بوی دنبه گوسفند را استشمام میکنید به هر حال پس از خوردن این غذای پرچرب که باعث شد صبح روز بعد نه توانستیم صبحانه بخوریم نه ناهار به هتل برگشتیم و برای گشت روز بعد خود را آماده کردیم هنوز جاهای زیادی را ندیده بودیم ولی راننده ما اصرار میکرد که حتما منطقه جلفا را ببینیم من و خواهرم علاوه بر این منطقه علاقمند بودیم که جنگلهای ارسباران هم ببینیم ولی چون فرصت بسیار کوتاه بود منصرف شدیم و ترجیح دادیم شهر تبریز را بیشتر بگردیم.
اولین مکان که دیدیم شهرداری تبریز بود. یکی از بناهای زیبا، مستحکم و دیدنی شهر تبریز است که ساخت آن از سال ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۸ خورشیدی و به دستور رضاشاه پهلوی در محل گورستان متروک و مخروبه کوی نوبر با نظارت مهندسان آلمانی و در زمان ریاست شهرداری حاجارفعالملک جلیلی و با بودجه ۲۵۰۰۰۰۰ ریال انجام شد.
ساختمان زیبایی که اکنون فقط شورای شهر تبریز در آن استقرار دارد و بسیاری از اتاقهای آن مبدل به موزه گردیده است. پس از بازدید از این ساختمان به خانه قدیمی حیدرزاده که در مجاورت ساختمان شهرداری است رفتیم خانه حیدرزاده در محله مقصودیه و در سمت جنوبی عمارت شهرداری تبریز و در نزدیکی چند خانه تاریخی دیگر همچون: خانههای تاریخی سلماسی(موزه سنجش فعلی)، خانه نیکدل، بهنام (دانشکده معماری)، گنجه ای زاده، قدکی و… قرار گرفته است.
در خصوص تاریخ دقیق ساخت بنای این خانه سند و زمان مشخص وجود ندارد ولی براساس مطالعات میدانی، قدمت بنا را می توان در حدود ۱۳۰ سال تخمین زد. براساس این مطالعات معمار اصلی بنا موسوم به حاج حبیب لک میباشد. خانه زیبایی بود که شما را به سالیان دور که خانه محلی جهت آسودگی خاطر بود می برد…. پس از بازدید از این خانه زیبا محل بازدید بعدی مسجد کبود تبریز بود. مسجد کبود یا مسجد جهانشاه تبریز یکی از آثار ارزشمند معماری ایرانی به شمار میرود که به لحاظ شیوه معماری از سایر نمونههای معماری مسجد متمایز است. قدمت این بنا به قرن نهم هجری قمری بازمیگردد و تنوع و ظرافت کاشیکاری و انواع خطوط و نقشهای به کار رفته در آن و نیز زیبائی و هماهنگی رنگها بویژه رنگ لاجوردی کاشیکاریهای معرق سبب شده است تا به فیروزه اسلام شهرت یابد. البته بر اثر زلزله مهیب تبریز قسمتهای زیادی از این بنا تخریب شده بلاخص دیواره آن که زمانی به عقیق و فیروزه مزین بوده است.
پس از بازدید از این مکان به موزه عصر آهن رفتیم.طریقه کشف و موزه شدن این مکان نیز بسیار جالب است ظاهرا در هنگام گود برداری جهت ایجاد یک مجتمع تجاری در سال ۱۳۷۶ به گور هایی دسته جمعی برمی خورند که قدمت آن به ۳۵۰۰ سال پیش می رسیده است . آثار بدست آمده در سال ۱۳۷۶ که شامل ۳۸ گور است و به صورت جنینی دفن شده اند. گور نوزادان بصورت ساده بوده و گور نوجوانان در سازههای مربعی با دو ظرف سفالی همراه است. اکثر اجساد یافت شده در سنین پایین مرده اند.کودکان با اسباب بازیهایشان دفن شده اند و زنها با جواهرات و مردها با ابزار جنگی شان.
یک موزه منحصر به فرد بود که من بسیار ازش خوشم اومد بعد از دیدن این موزه برای دیدن موزه آذربایجان که نزدیک همان مکان بود پیاده به راه افتادیم ، موزه آذربایجان یکی از مهم ترین موزههای ایران است که در خیابان امام و جوار مسجد کبود قرار گرفته است، در موزه آذربایجان که به عنوان دومین موزه تاریخی ایران پس از موزه ملی تهران شناخته میشود آثار متعلق به دوران پیش از اسلام و دوران اسلامی به نمایش گذاشته شده اند و شما میتوانید از دیدن اشیاء خاص آن لذت ببرید. پس از بازدید از این مکان برای دیدن خانه پروین اعتصامی که از شاعران محبوب من میباشد رفتیم این خانه مربوط به دوره اواخر قاجاریه است و مانند خانههای قدیمی لطف و صفای خودش را دارد بلاخص اگر بدانی روزی شاعر بزرگ ایران پروین اعتصامی هم در آن سکنی داشته است…
پس از بازدید از اماکنی که مد نظرمان بود به بازار بزرگ تبریز رفتیم.بازار تبریز تقریبا سبک بازار سنتی وکیل در شیراز را دارد ولی بسیار بزرگتر و هر دهانه آن شامل یک صنعت میباشد…فرش،عطاری، لباس،کفش و….. در هنگام بازدید از این مکان به یک صحنه بسیار جالبی برخوردیم .در یکی از حیاطهای جانبی این بازار دو آقا با در دست داشتن یک کیسه بزرگ از جگر سفید به گربه های آنجا غذا دادند و در چشم یکی از آنها که دارای عفونت چشمی بود با قطره چکان قطره استریل ریختند….منظره جمع شدن ناگهان ۳۰ تا ۴۰ گربه که با نگاههای خود از لطف این مردان سپاسگزاری میکردند برایم بسیار جالب بود …… امیدوارم از این موارد در کشور ما که لطف مردمش زبانزد خاص و عام است بیشتر مشاهده گردد.
پس از کمی استراحت در هتل به لاله پارک که مرکز خرید معروف تبریز میباشد رفتیم و چون همه اجناس آنجا برند بود و بسیار گران بدون خرید از آنجا رفتیم. شب برای خداحافظی از تبریز باز به ائلگؤلی رفتیم و آش دوغ تبریز هم میل کردیم که البته مال ارومیه خوشمزه تر بود و در نهایت به شهر بازی باغلار باغی رفتیم و کمی تفریح و بازی کردیم و از باغ وحش آنجا دیدن کردیم …فردا صبح پس از جمع آوری وسایل و تحویل اتاق جهت خرید سوغات رفتیم و از شیرینی فروشی تشریفات شیرینی های معروف تبریز و از آجیل فروشی تواضع کمی آجیل گرفته و با شهر تبریز خداحافظی و راس ساعت ۱۲ به شیراز پرواز کردیم….سفری خاطره انگیز و کمی طولانی ولی سرشار از لحظات خوب و خوش و به یاد ماندنی….که این نیز به پایان رسید تا سفری دیگر…
خرداد ۱۳۹۶
منبع: سفرنامههای پانتهآ