میرزا محمّدعلی صائب تبریزی (زادهٔ ۱۰۰۰ هجری/۱۵۹۲ میلادی تبریز درگذشتهٔ ۷–۱۰۸۶ هجری/۱۶۷۶ میلادی اصفهان) بزرگترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه است.
میرزا محمّدعلی صائب تبریزی در سال ۱۰۰۰ هجری در تبریز زاده شد. پدر او تاجری معتبر بود. خانوادهٔ صائب جزو هزار خانواری بودند که به دستور شاه عباس اول صفوی از تبریز کوچ کرده و در محله عباسآباد اصفهان ساکن شدند و این مردم را تبارزه (تبریزیهای) اصفهان مینامیدند.
صائب در اصفهان به آموختن علوم عصر پرداخت. در جوانی به حج رفت و در بازگشت به مشهد سفر کرد.
صائب در سال ۱۰۳۴ ه.ق از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و کابل رفت. حکمران کابل، خواجه احسنالله مشهور به ظفرخان، که خود شاعر و ادیب بود، مقدم صائب را گرامی داشت. ظفرخان پس از مدتی به خاطر جلوس شاه جهان، عازم دکن شد و صائب را نیز به همراه خود برد.
در سال ۱۰۴۲ ه.ق صائب به ایران بازگشت و در اصفهان اقامت گزید. شاه عباس دوم صفوی به او مقام ملکالشعرایی داد. صائب هشتاد سال زندگی کرد و در اصفهان دیده از جهان فروبست. درگذشت او در سال ۱۰۸۶ یا ۱۰۸۷ ه.ق بودهاست. آرامگاه او در اصفهان، در محلهٔ لَنبان، در محلی است که در زمان حیات او معروف به تکیه میرزا صائب بود. مقبرهٔ صائب در باغچهای در اصفهان در خیابانی که به نام او نامگذاری شدهاست قرار دارد.
صائب تبریزی شاعری کثیرالشعر بود، شمار اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار بیت گفتهاند. آثار صائب جز سه چهار هزار بیت قصیده و یک مثنوی کوتاه و ناقص به نام قندهارنامه و دو سه قطعه، همگی غزل است. افزون بر فارسی وی هفده غزل به ترکی آذربایجانی نیز دارد.
صائب سبکی را به کمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی نامیده شد. او اسلوب معادله یا «مدعا مثل» را بیش از دیگر شاعران همروزگارش به کار بردهاست. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون سازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود. ابیات غزل وی استقلال معنایی دارند و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفتهاست.
صائب را شاعر تکبیتها نیز گفتهاند. از بیتهای مشهور اوست:
پاکان ستم ز جور فلک بیشتر کشند گندم چو پاک گشت خورَد زخم آسیا
همچو کاغذباد گردون هر سبکمغزی که یافت در تماشاگاه دوران میپراند بیشتر
اظهار عجز نزد ستم پیشه ابلهیست اشک کباب موجب طغیان آتش است
به فکر معنی نازک چو مو شدم باریک چه غم ز مویشکافان خردهبین دارم
پر در مقام تجربت دوستان مباش صائب غریب و بیکس و بییار میشوی
صائب تبریزی در غزلیات خود به زادگاهش تبریز اشاره کردهاست:
ز خاک پاک تبریزست صائب مولد پاکم از آن با عشقباز شمس تبریزی سخن دارم
صائب از خاک پاک تبریزست هست سعدی گر از گل شیراز
نمونه غزل ترکی
مین دل محزونیله بیر تازه قربانیز هله زخم تیر غمزه مستینله بیجانیز هله
اولمادان غم چکمه ریز دور زمانیندان سنین ناله و آه ائتمه ده دل ایندی حیرانیز هله
لطف ائدرسن، گر چه سن اغیاره هر دم دوستیم روز و شب بیز فرقتینله زار و نالانیز هله
عید وصلینه مشرف اولمادان اغیار دون دستینی بوس ائیله دیک بیز اونلا شادانیز هله
دام دوزخ ایچره اغیار اولماسین اصلاً خلاص صائبا بیز جنت دلداره مهمانیز هله
غزلیات ترکی صائب تبریزی در گنجور:
غزل شمارهٔ ۱: نه احتیاج که ساقی ویره شراب سنه
غزل شمارهٔ ۲: عاشقین گوز یاشینه رحم ایله مز اول آفتاب
غزل شمارهٔ ۳: الدن چیخارام زلف پریشانینی گورجک
غزل شمارهٔ ۴: اولمادی خورشیددن داغلارد رنگین قاشلار
غزل شمارهٔ ۵: منی محروم ایدن رخساردن زلف پریشاندور
غزل شمارهٔ ۶: عاشق قانینی وسمه لو قاشون نهان ایچر
غزل شمارهٔ ۷: گل کیمی هر کیم که گلزار ایچره نقد جانی وار
غزل شمارهٔ ۸: چیخارتدی خط و منم زلف مبتلاسی هنوز
غزل شمارهٔ ۹: کونلوم اول مخمور گوزلردن دگول آزارسیز
غزل شمارهٔ ۱۰: توتولموش کونلوم جام ایله شادان ایلمک اولماز
غزل شمارهٔ ۱۱: رحم قیل صائبه ساقی، می ایلن دوت الینی
غزل شمارهٔ ۱۲: خط غباری عارضین آیات قرآن ایلمیش
غزل شمارهٔ ۱۳: عمر گیچدی، سفر اسبابینی آماده قیلین
غزل شمارهٔ ۱۴: دوتما اول گل دامنین محشر گونینده جان ایچون
غزل شمارهٔ ۱۵: مه شبگرد اگر گورسون اونین خورشید رخسارین
غزل شمارهٔ ۱۶: ساقیا می دن رفوقیل چاک بولموش کونلومی
غزل شمارهٔ ۱۷: بیزنه ایمدی ذره تک جولانه گلمیشلر دنوز
غزل شمارهٔ ۱۸: داغ اولدی درونیمده منیم ناز محبت
غزل شمارهٔ ۱۹: مین دل محزونیله بیر تازه قربانیز هله
غزل شمارهٔ ۲۰: غفلت دن اولدی خسرو توران زبون هند
منبع:ویکیپدیا