ژان شاردن در سال ۱۶۴۳ میلادی، در شهر پاریس متولد گردید و در همان محل به تحصیل پرداخت. پدرش جواهرساز بود و او از کودکی آشنایی با سنگهای قیمتی و فن جواهرسازی را آموخت.
خانواده او که از فرقه پروتستان هوگنو بودند، با کلیسای کاتولیک و مقامات رسمی فرانسه مشکل داشتند، به همین روی، او علاقهای به ماندن در فرانسه نداشت و در ۲۲ سالگی نخستین سفر خود را آغاز کرد که در این سفر ۶ ساله (۱۶۶۴ میلادی) ایران بیش از دیگر کشورها توجه او را به خود جلب نمود.

ژان شاردن
در سفر دومش (۱۷ ماه اوت ۱۶۷۱) که خانم بازرگانی به نام لسکو او را همراهی میکرد، و سرانجام در تابستان ۱۶۷۳ میلادی به اصفهان رسیدند و ۴ سال در این شهر اقامت کردند. سپس به هندوستان رفته و پس از دو سال آنجا را به مقصد اروپا ترک کرد. این سفر آخرین سفر او به ایران بود. او لقب «تاجرشاه» را از شاه عباس دوم دریافت کرده بود.
شاردن نخستین فرانسوی بود که در سفرنامه خود از فردوسی و شاهنامه و برخی دیگر از شاعران ایرانی و آثار آنها یاد کرد و اگر چه اطلاعاتش در این خصوص ناقص بود، ولی توجه جامعه ادبی فرانسه را به ادبیات فارسی جلب کرد.
شاردن در سفرنامه خود پیرامون تبریز می نویسد:
«تبریز چه از حیث عظمت و جمعیت و چه از لحاظ مکنت و تجارت اولین شهر این مملکت است. این شهر بارو و حصاری ندارد و به ۹ محله منقسم است. پانزده هزار خانه و پانزده هزار دکان دارد و اگرچه عماراتش عالی نیست ولی بازارهایش از سایر بلاد آبادتر و سقفهای آن بلندتر است. آمد و شد مردم در این بازارها و کثرت مالالتجاره دلیل بر کمال آبادی شهر است. بهترین بازار که به شکل هشتی بنا شده و محل جواهریان است قیصریه نام دارد. سیصد کاروانسرای دایر در این شهر هست و کوچکترین آنها گنجایش سیصد نفر مسافر را دارد. سرتاسر شهر پر از صنایع ابریشم و قماش زرگری است و عالیترین دستاوردهای ایران در تبریز تهیه میشود.
لوازم زندگی و معاش در تبریز فراوان است و شخص با خرج کم در تبریز در نهایت آسودگی میتواند زیست کند و معروف است شصت نوع انگور در باغهای تبریز به عمل میآید.»
منبع: تبریزپدیا