مارکو پولو تاجر و جهانگرد ونیزی بود که در قرن سیزدهم میلادی سفرهایش را در کتابی به نام سفرهای مارکوپولو ثبت کرد و امروزه این کتاب با نامهای کتاب شگفتیهای جهان یا توصیفی بر جهان شناخته میشود که در شناساندن آسیای مرکزی و چین به اروپاییان نقش کلیدی دارد.
مارکو هنگامی تجارت را فراگرفت که پدر و عمویش، نیکولو و مفیو به آسیا سفر کرده بودند و با قوبلایخان دیدار داشتند. در سال ۱۲۶۹ میلادی آنها به ونیز بازگشتند و مارکو را برای نخستین بار دیدند. پس از آن پدر و عمو به همراه مارکوی ۱۷ ساله برای سفر به آسیا بهوسیله کشتی، دوباره آماده شدند و پس از ۲۴ سال به ونیز بازگشتند و ونیز را درگیر در جنگ با جمهوری جنوا یافتند.
مارکو به زندان افتاد و در سال ۱۲۹۹ میلادی از زندان آزاد و مردی ثروتمند گردید، ازدواج کرد و دارای ۳ فرزند شد.
او در سال ۱۳۲۴ میلادی از دنیا رفت و در سن لورنزو به خاک سپرده شد.
سفر مارکو در سرزمینهایی مانند فلسطین، ایران، ترکستان و سرانجام چین ادامه یافت و بازگشت وی نیز در سال ۱۲۹۲ میلادی از طریق سوماترا، جاوه، سیلان، سواحل هندوستان، ایران و بالاخره سواحل دریای سیاه، قسطنطنیه صورت گرفت و سرانجام به ونیز رسید.
وی از سفر تبریز چنین می گوید:
«تبریز شهر بزرگ به غایت زیبا و با ابهت و از شهرهایی که تاکنون دیدهام از همه زیباتر و ثروتمندتر است.
در این منطقه شهرها و دژهای فراوانی وجود دارد اما تبریز از سایر شهرها به مراتب پرنفوستر و معتبرتر است. ساکنان تبریز اصولاً از راه داد و ستد به تهیه پارچههای زربافت و ابریشمی میپردازند. اقشمه ساخت تبریز عبارت از همه گونه حریر است و اکثراً زربافت و سیمبافت و گرانبها و بسیار قیمتی و زیباست.
تبریز به اندازهای از نظر محل جغرافیایی برای داد و ستد مناسب است که سوداگران هند و بغداد و نواحی گرمسیری همین طور از اطراف و اکناف اروپا به این شهر روی میآورند تا کالاهای گوناگون بخرند و یا بفروشند.»
منبع: تبریزپدیا