عطاملک جوینی
چهارشنبه، 26 اردیبهشت 1397
علاءالدین ابوالمنظر عطاملک بن بهاءالدین محمد جوینی (۶۸۱–۶۲۳ هـ ق) مورخ و ادیب ایرانی قرن هفتم قمری است. از آثار او جهانگشای جوینی و رسالهٔ تسلیهالاخوان است.
زندگی
علاءالدین در سال ۶۲۳ هجری قمری در جوین خراسان متولد شد. او از خاندان بزرگ صاحب دیوان جوینی است. این خانواده، از قدیم در روزگار سلجوقیان و خوارزمشاهیان در دستگاه حکومت بوده و معمولاً وظیفه صاحبدیوانی را عهدهدار بودهاند و در زمانی قدیمتر، اجدادشان مقام حجابت و وزارت خلفای عباسی را برعهده داشتهاند. پدر و پدر بزرگ او از جمله صاحب دیوانانی بودند که در قرنهای پنجم، ششم و هفتم هجری قمری همواره متصدی مشاغل بزرگ و دولتی در زمان سلطان جلال الدین منکبرنی و اوگتای خان بودند. عطاملک از جوانی وارد کارهای دیوانی شد و به خدمت امیر ارغون حکمران خراسان درآمد و دوبار به همراه وی به پایتخت مغولستان قراقروم سفر کرد. در این سفرها با احوال مغولان آشنایی پیدا کرد و در همین مسافرتها شروع به نوشتن کتابی با موضوع فتوحات مغولان کرد که به تاریخ جهانگشا شهرت دارد. در سال ۶۵۴هـ ق که هلاکوخان مغول به خراسان آمد عطاملک به وی پیوست و در جنگهای وی با اسماعیلیان الموت و خلیفه عباسی در بغداد همراه او بود؛ و با جلب رضایت هلاکو توانست قسمتی از کتابخانه الموت را از نابودی نجات دهد. او همچنین در سقوط بغداد (۱۲۵۸) توسط هلاکو او را همراهی میکرد و در سال بعد به عنوان فرماندار بغداد، جنوب بینالنهرین و خوزستان منصوب شد.
درگذشت
پس از مرگ هلاکوخان و به سعایت مجدالملک یزدی مدتی گرفتار گردید؛ چون آزاد گشت در شب شنبه ۴ ذیحجه ۶۸۱ قمری (۲۲ اسفند ۶۶۱) در اران درگذشت. پیکر او را به تبریز برده و در مقبره چرنداب به خاک سپردند.
منبع:ویکیپدیا
شمسالدین محمد جوینی
چهارشنبه، 26 اردیبهشت 1397
شمسالدّین محمد جوینی یا خواجه شمسالدین محمد جوینی از شعرا، نویسندگان و وزرای بنام تبریزیست که در بسط و نشر علم و عمران و آبادی خدمات شایان تحسین انجام داد.
زادگاه وی قریهٔ آزادوار در جوین است. او وزیر ایلخانان مغول و از خاندان جوینی و فرزند خواجه بهاءالدین محمد جوینی بود. وی در ابتدای عمر، علوم ادبی را نزد عمادالدین قزوینی، قاضی نخجوان خواند و بعدها وارد خدمات دولتی شد. وی از سال ۶۶۱ تا ۶۸۳ هجری قمری وزیر هلاکو خان، اباقا و تگودار بود. شمسالدین جوینی به عربی و فارسی شعر میگفتهاست و خواجه نصیر طوسی رسالهٔ اوصافالاشراف را به نام او نگاشتهاست. عطاملک جوینی که برای مدت ۲۴ سال فرمانروای بغداد و عراق عرب بود، برادر شمسالدّین محمد جوینی است. بسیاری از شعرا او را مدح گفتهاند از آن جمله سعدی شیرازی قصایدی چند در مدح وی سرودهاست.
بعضی از ایرانیان معتقدند که او شاعر شعر «چشم براه» بودهاست و با این شعر اباقا را برای بازگشت به شهرش ترغیب کردهاست.
وزارت صاحب دیوان
ترقی فوقالعاده صاحبدیوان شمس الدین محمد جوینی وپسرانش دردولت اباقاخان وبرادرش، علا، الدین عطاملک، درحکومت بغداد وعراق وشهرت وثروت ایشان باعث تحریک حس غضب وحسد جماعتی ازاعیان ومتنفذین وعمال اباقاشد که به علت نفوذ خاندان جوینی نمیتوانستند چنانکه باید مطلق العنان باشندودرحل وعقد امورملُکی که دراختیار تمام آنها درکف کفایت صاحب دیوان وکسان وقرار داشت مستقل یالااقل شریک ایشان قراربگیرند.
فرزندان خواجه شمس الدین محمد صاحبدیوان به نامهای یحیی فرجالله، مسعود، ابتاک، بهاءالدین محمد، شرف الدین هارون (داماد المعتصم باالله) هریک به نوبه خود ازادیبان ودانشمندان زمان خود بهشمار میآمدهاند.
از نظر سایر بزرگان
خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوان از بزرگترین وزرا وعمال و کتاب ایرانی است و درعهد خود در کفایت وتدبیر و شوکت وجاه وجلال وثروت نظیر نداشتهاست و به مزید حکمت وتواضع وفضل و دوستی وشعر پروری مشهور است، شیرین سخنترین شعرای فارسی سعدی شیرازی ذکر او و برادر وی علاءالدین عطاملک رادر قصاید خویش مخلد کرد۰ چند نفر ازبزرگان علما و شعرای دیگر مثل خواجه نصیر الدین طوسی واستاد صفی الدین اُرموی وخواجه همام الدین تبریزی وبدر الدین جاجرمی بنام او وافراد دیگر خاندان جوینی کتابها وقصاید ساخته وپرداخته اند ونام ایشان را که درالسنه وافواه مشهور ومذکور بود۰ برای اخلاف نیز باذکری بخیر به یادگار گذاشتهاند.
غزل سعدی درستایش شمس الدین محمد جوینی صاحب دیوان
نظر مدار ازمن ای مه منظور که مه دریغ نمیدارد ازخلایق نور
به چشم نیک نگه کردهام تورا همه وقت چرا چو چشم بد افتادهام زروی تودور
توراکه درد نبودهاست جان من همه عمر چو دردمند بنالد نداریش معذور
تن درست چه داند به خواب نوشین در که شب چگونه به پایان همی برد رنجور
مرا سحر سخن درهمه جهان رفتهاست زسحر چشم تو بیچاره ماندهام مسحور
دو رسته لوءلوء منظوم در دهان داری عبارت لب شیرین چو لوءلوء منثور
اگر نه وعده مؤمن به آخرت بودی زمین پارس بهشت است گفتمی و تو حور
تو بر سمندی و بیچارگان اسیر کمند کنار خانه زین بهرهمند و ما مهجور
تو پارسایی و رندی به هم کنی سعدی میسر نشود مست باش یا مستور
چنین سوار درین عرصه ممالک پارس ملک چگونه بنا شد مظفر ومنصور
اجل واعظم آفاق شمس دولت و دین که برد گوی نکو نامی از ملوک و صدور
قتل صاحب دیوان
در۴ شعبان ۶۸۳ به خاطر سعایت فخرالدین قزوینی مستوفی نزد ارغون خان که به شمس الدین محمد تهمت تهیه سم برای قتل ابا قا خان زد، ارغون خان در چهارم شوال سال ۶۸۳ ه۰ق، شمس الدین محمد رادر حوالی اهر بقتل رسانید و در مقبرهالوزرا ه خاک سپرده شد. پس ازمدت کوتاهی چهار پسر شمس الدین محمد به نام یحیی، فرجالله، مسعود، اتابک، نیز بقتل رسیدند فقط زکریا ازکشتن مصون ماند.
منبع:ویکیپدیا
صاین تبریزی
چهارشنبه، 26 اردیبهشت 1397
مولانا خواجه صاین الدین یحیی ملقب به صاین تبریزی از صوفیان و شاعران سدهٔ هفتم هجری و اهل تبریز بوده است. وی خرقهٔ خود را از پدرش «خواجه عبدالعزیز» و او نیز از پدرش «موفق الدین محتسب» دریافت کرد و جد اعلای ایشان جنید بغدادی بوده است.
صاین تبریزی معاصر با مشایخی همچون «حسن سرخابی» و «محمد کججانی» بوده است. او در سال ۶۸۳ هجری و ۶ سال پس از مرگ محمد کججانی درگذشت و در مقبرهالوزرای چرنداب تبریز به خاک سپرده شد.
منبع:ویکیپدیا
مقبرهالوزرا
چهارشنبه، 26 اردیبهشت 1397
(با مقبرهالشعرا و مقبرهالعرفا اشتباه گرفته نشود)
مقبره الوزرا (گورستان چرنداب) یکی از ۳ گورستان مهم و تاریخی شهر تبریز است (به همراه مقبرهالشعرا در سرخاب و مقبرهالعرفا در گجیل) که در مرکز این شهر و در تقاطع خیابانهای طالقانی شمالی و پاستور جدید قرار گرفتهاست. این گورستان مدفن شماری از وزیران، سیاستمداران و نویسندگان از نقاط مختلف ایران قدیم است. البته تمام مقابر، خانقاهها و زاویههای مقبرهالوزرا در اثر زمینلرزههای پرتعداد و مهلک تبریز به کلی از بین رفتهاست.
کارخانهٔ زاووت
در سال ۱۳۱۶ خورشیدی، ادارهٔ دارایی تبریز بخشی از مقبرهالوزرا را از شهرداری خریده، در محل آن ساختمانی جهت تولید مشروبات الکلی احداث نموده و در سال ۱۳۱۶ خورشیدی نیز یکی از مشروبفروشان ارمنی به نام «مارکار» را به این کارخانه منتقل کرد.
کارخانهٔ تولید مشروبات الکلی «زاووت» از اوایل تیرماه سال ۱۳۱۷ خورشیدی با همکاری «خاچیگ» —دیگر ارمنی مشروبفروش— شروع به فعالیت کرد. البته بعدها بوی دود و فاضلاب کارخانه و نخالههای الکلی آن موجب نارضایتی اهالی محلهٔ چرنداب شد.
مراکز فرهنگی
کارخانهٔ زاووت در سال ۱۳۲۸ خورشیدی با همکاری آقای «واعظ چرندابی» (که امروزه یکی از خیابانهای اصلی چرنداب به نام او خوانده میشود) و «انجمن خیریهٔ چرنداب» تعطیل شده و در سال ۱۳۳۲ خورشیدی نیز این مکان به ادارهٔ فرهنگ تبریز واگذار گردید و در محل آن، مدارس امیرخیزی، امیرنظام، جاوید، شکیب، شهید چمران، شهید محمودی، عدالت و مولانا، ادارات آموزش و پرورش ناحیهٔ ۳ تبریز و آموزش ضمن خدمت و خانههای پیشاهنگی و معلم تأسیس شده و کارخانهٔ مشروبسازی ارامنه به خارج از شهر منتقل شد.
آرمیدگان نامدار مقبرهالوزرا
صاین تبریزی
عطار توسی
شمسالدین جوینی
عطاملک جوینی
سلمان ساوجی
عزالدین ساوجی
قطبالدین شیرازی
عبدالله صیرفی
جلالالدین عتیقی
سراج قمری
ابراهیم کججانی
منبع: ویکیپدیا
قلعه آوارسین (کلیبر)
چهارشنبه، 26 اردیبهشت 1397
قلعهٔ آوارسین یکی از قلعههای تاریخی استان آذربایجانشرقی است که در نزدیکی روستای آوارسین از توابع بخش خداآفرین شهرستان کلیبر واقع شدهاست. این قلعه تاریخی در بخش خداآفرین شهرستان کلیبر و در شرق روستای آوارسین از توابع دهستان بسطاملو واقع شدهاست. این قلعه در دوران آبادانی ۳۰۰ متر طول و ۱۰۰ متر عرض داشته و اینک در قسمتهای شمال و جنوب قلعه آثاری از بقایای معماری به چشم میخورد و نیز در قسمت شمال قلعه برج دیدهبانی وجود دارد و ورودی قلعه نیز از این سمت میباشد و دلیل آن وجود پلکانهایی است که قسمتی از آن باقیمانده است و این پلکانها روی صخرههای طبیعی کنده شدهاند. در قسمت جنوبی قلعه دو آب انبار مجزا در کنار هم که یکی به صورت مسقف و دیگری روباز است وجود دارد. این قلعه از شمال به اراضی روستای صقین و از غرب به روستای آوارسین و از بقیه جهات به ارتفاعات محدود است و در ارتفاع یک هزار و ۵۵۶ متر از سطح دریا واقع شده است و وضعیت مالکیت آن دولتی است. از نام اصلی این قلعه اطلاعات قطعی و درستی در دست نیست و نام فعلی آن برگرفته از نام روستایی است که در محدوده آن واقع است و قدمت اثر بر اساس یافتههای سفالین مربوط به هزاره اول و قرون میانه اسلامی است. این قلعه به لحاظ تاسیسات معماری برجای مانده شامل برجها و دیوارها و آب انبار حائز اهمیت است. سفالهای هزاره اول قبل از میلاد درصد کمتری از مواد فرهنگی یافت شده از سطح قلعه را به خود اختصاص داده و آثار مربوط به این دوره بیشتر تاسیسات معماری را شامل بوده و سفالهای اسلامی عمدتاً به صورت چرخساز با خمیره نخودی و قرمز و تمپر مواد کانی ساخته شدهاند.
این بنا هماکنون به شمارهٔ ۲۲٬۵۲۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
منبع: ویکیپدیا
قیزلار کورپوسی
چهارشنبه، 26 اردیبهشت 1397
قیزلار کورپوسی (به فارسی: پل دختر) در بین روستاهای قلعه چوق و قلی کندی از توابع شهرستان ملکان و بر روی رودخانه مردق در دهستان گاودول مرکزی این شهر قرار دارد. به علت نوع طاقها و ترکیب نمای سنگی و آجری ویژگیهای خاصی دارد. تاریخ ساخت این پل که در سه دوره مختلف تاریخی مرمت و بازسازی شدهاست به سال ۹۵۱ هجری قمری بازمیگردد.
قدمت قیزلار کورپوسی به دوران صفویه و قاجار بازمیگردد و بهعنوان یکی از آثار ملی ایران اثر با شمارهٔ ثبت ۲۲۷۱۸ در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۶ به ثبت رسیدهاست.
منبع: ویکیپدیا