تبریزتریپ

Nazar-Amulet
تبریزتریپ به شما نیاز دارد!
Travels Cover
وبلاگ تبریزتریپ

اگر روزی با شهناز هم‌کلام شدم…

دوشنبه، 20 فروردین 1397

برای قدم زدن در تبریز، هیچ جا مثل «‌خیابان شهناز‌» نیست. من شلوغی «‌تربیت‌» را دوست دارم. وقتی در پیاده‌راه «‌مقصودیه‌» راه می‌روم انگار روی رنگین‌کمان قدم زده باشم،اردیبهشت‌های «‌پیاده‌روی دانشسرا‌» -مقابل تئاتر شهر- را می‌ستایم اما هیچ جا برایم شهناز نمی‌شود.شهناز شبیه پلی است که تو را از روزمرگی و شلوغی می‌گیرد و به آرامشی دیرین می‌رساند.خانه‌های قدیمی پیدا و پنهانش، می‌توانند از خاطرات دوران‌ها برایت بگویند. گمانم اگر روزی خیابان شهناز بخواهد حرف بزند، قصه‌های جالبی خواهد داشت. لابد از پیرمردی خواهد گفت که هر تابستان درست جلوی خلیفه‌گری بساط نوبرانه‌اش را برپا می‌کند و دل خیابان را آب! شاید هم از صبحگاه خلوتی سخن بگوید که چسم‌هایش را به روی دختران دبیرستان «‌پروین‌» و «‌نبوت‌» و «‌امام‌» می‌گشاید و یا شاید یادش بیافتد عشق‌های نخستین همان بچه‌مدرسه‌ای‌ها را در ظهرهای پرشور و شر بعد از تعطیلی مدرسه، حتما ماجرای پیوندش با روزنامه‌فروشی‌ها را خواهد گفت و داستانی از داستان‌های شب‌های کریسمس؛ وقتی ارمنی‌های نازنین تبریز درخت‌هایشان را می‌آرایند و منتظرند بابانوئل روی یخ‌های خیابان شهناز برایشان کادو بیاورد شاید خیابان اگر به این‌جا برسد کسی دلش بگیرد که هیچ‌وقت سورتمه بابانوئلی نداشته تا به ارامنه تبریز عیدانه بدهد. شهناز حرف‎‌های حرف‌های زیادی از قهوه‌خانه پر دود‌‌و‌‌دم کوچه‌پس‌کوچه‌هایش دارد. از آدم‌هایی که این قهوه‌خانه‌ها پاتوقشان است و حرف‌ها و آرزوهایشان؛ همان‌طور که از کافه‌ها و قهوه‌فروشی‌های شیک و مدرنش و آدم‌های مشتری این مغازه می‌تواند ساعت‌ها صحبت کند. از سینماها و پسربچه‌های دبیرستانی که از «‌مدرسه فردوسی‌» جیم‌زده‌اند تا به عشق‌شان در سینما برسند.
اگر روزی با خیابان شهناز هم‌کلام شدم دوست دارم برایم از آدم‎‌هایی که دیده بگوید، آدم‎‌هایی که در «‌داش ماغازه‌لر‌» خرید و فروش کرده‌اند و قمار زندگی را برده و باخته‌اند، از آدم‌هایی که جلوی «کفش ملی» منتظر هم ایستاده‌اند و چهارراه شهناز تماشایشان کرده و داستان‌هایشان رو شنیده است. از عاشقانی که گریه و خنده‌شان را با شهناز شریک شده‌اند. البته حتما نظرش را درباره آن تابلو بزرگ بدقواره سرنبش که رویش نوشته بود «‌چای جهان‎‌» خواهم پرسید و دوست دارم بدانم موافق است که ‌«تزئیناتی عدالت‌» هرچند کهنه و رنگ‌‌و‌رو‌رفته؛ بازهم دوست‌داشتنی است؟ و فکر می کنم با من موافق باشد که «‌جگرکبابی شهناز‌» بهترین رستوران کثیف عالم است.
شاید دل شهناز بگیرد وفتی مغازه ساندویچ‌فروشی «‌کارون‌» یادش بیافتد با آن پیرمرد مهربان و نان باگت‌های قدیمی و پر از کالباس و جعفری. پیرمردی که تا سرش را زمین گذاشت، مغازه تغییر ماهیت داد و حالا یک دستگاه ذرت مکزیکی هم جلوی مغازه نونوارش گذاشته‌اند. شاید مغازه، حالا دیگر آن چهره تاریک و نمور را نداشته باشد، اما هیچ شهنازگردی که نوجوانی‌اش را در این خیابان گذرانده باشد هیاهوی دبیرستانی‌ها را در مقابل مغازه‌ای که به شوخی و از سر شیطنت «‌‌کارون کثافت‌» صدایش می‌کردند؛ فراموش نخواهد کرد.
خیابان شهناز اگر انسان بود؛ مهربان، بزرگ و قابل احترام می‌شد با هزاران داستان در سینه؛ هم‌کلام خوبی برای شب‌های دلتنگی و رفیق خوبی برای لبخندها. مثل حالا که همدم خوبی است برای خنده و گریه تبریز و تبریزی‌ها.

نویسنده: لیلا حسین‌نیا | تصویر از آیدین وزیری

تاریخچه‌ای از زمین‌لرزه‌های تبریز

شنبه، 18 فروردین 1397

تبریز یکی از شهرهای تاریخی ایران است که در سدهٔ هشتم پیش از میلاد بنیان نهاده شده‌است. هرچند شواهدی از تاریخ هفت‌هزار ساله‌ی این کهن‌شهر نیز وجود دارد. این شهر از اواخر سدهٔ چهارم هجری به بعد، همواره به‌عنوان مرکز منطقهٔ آذربایجان شناخته می‌شده‌است. شهر تبریز در طول تاریخ بارها بر اثر زمین‌لرزه‌های مهلک و ویرانگر نابود شده و ازنو ساخته شده‌است.

زمین‌لرزه‌های تاریخی

نخستین (۸۵۸)

تبریز در سال ۸۵۸ میلادی (۲۴۴ هجری) یکی از شهرهای کوچک آذربایجان بود و پس از شهرهای اردبیل، بردعه، ورثان، سراو، برزند ومرند، به‌عنوان هفتمین شهر این منطقه شناخته می‌شد. در این سال نخستین زمین‌لرزهٔ هولناک و بسیار شدید که در کتاب‌ها و جراید تاریخی نیز به آن اشاره شده، این شهر را با خاک یکسان کرد. حمدالله مستوفی در سال ۷۴۰ هجری در کتاب نزههالقلوب دربارهٔ این زمین‌لرزه می‌نویسد:

در سنهٔ اربع و اربعین و مأتین به‌عهد متوکل خلیفهٔ عباسی به زلزله خراب شد. خلیفه آن را به حال عمارت آورد.

دومین (۱۰۴۲)

پس از وقوع نخستین زمین‌لرزهٔ تاریخی تبریز در سال ۸۵۸، این شهر رفته‌رفته روبه آبادانی نهاد و گسترش یافت؛ چراکه درحالی کهابن حوقل و اصطخری در اوایل و اواسط سدهٔ چهارم هجری، این شهر را یکی از شهرهای کوچک آذربایجان دانسته بودند، ابن مسکویه ۸۰ سال بعد و در سال ۳۳۰ هجری در کتاب «تجارت‌الأم و تعاقب‌الهمم» تبریز را این‌چنین توصیف می‌کند:

شهری است بزرگ و باروی استوار دارد و پیرامون آن بیشه‌ها و درختان فراوان است. شهری استوار و مردمانش دلیران و توانگرانند.

این زمین‌لرزه ۱۹۰ سال پس از نخستین زمین‌لرزهٔ شدید تبریز و در سال ۱۰۴۲ (۴۳۴ هجری) رخ داده‌است. رکن‌الدین خویی در کتاب «مجمع ارباب‌الملک» و احمد غفاری در کتاب «تاریخ نگارستان» نخستین کسانی هستند که در رابطه با این زمین‌لرزه مطلب نوشته‌اند. بنابه گفتهٔ آنان، این زمین‌لرزه در شب جمعه مورخ ۱۷ اکتبر ۱۰۴۲ (۱۴ صفر) روی داده و بسیاری از مردم بر اثر آن کشته و زخمی شده‌اند. پس‌لرزه‌های آن نیز تا یک ماه تبریز را می‌لرزانده‌است.

ابن جوزی در سال ۴۳۴ هجری در کتاب «المنتظم فی تاریخ‌الملوک و الأمم» در این‌باره می‌نویسد:

در تاریخ بیست و نهم جمادی‌الاولی، نامه‌ایی از ابن جعفر ابن الزقی العلوی -نقیب موصل- رسید که در آن نوشته بود: آگاهی‌های صحیحی دریافت داشته دربارهٔ زمین‌لرزهٔ سخت تبریز که قلعه و سور و دور و خانه‌ها و گرمابه‌ها و بازارها، بیش‌تر دارالإماره را ویران ساخته‌است و امیر از این زمین‌لرزه جان بدر برده؛ چون آن روز در باغی بوده‌است و لشکریانش نیز به سلامت مانده‌اند؛ زیرا آنان را به جنگ برادرش فرستاده بود. چون مردگان را که زیر آوارها مانده بودند شمار کردند، نزدیک به پنجاه هزار تن آدمی بود.

ناصرخسرو که در سال ۴۳۸ هجری از تبریز بازدید کرده، در سفرنامه‌اش دربارهٔ این زمین‌لرزه می‌نویسد:

مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد، شب پنجشنبه هفدهم ربیع‌الاول سنهٔ اربع و ثلاثین و اربعمائه و در ایام مسترقه بود، پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند.

سومین (۱۲۷۲)

در دوران حکومت ایلخانان و در سال ۱۲۷۲ (۶۷۱ هجری) سومین زمین‌لرزهٔ بزرگ تبریز را لرزاند. رشیدالدین فضل‌الله همدانی در کتاب جامع‌التواریخ در سال ۷۰۴ هجری در این‌باره می‌نویسد:

در شهور سنهٔ احدی و سبعین و ستمایه در صمیم زمستان به محروسهٔ تبریز زلزلهٔ عظیم حادث شد و تا چهار ماه گاه‌گاه زمین حرکت می‌کرد.

در کتاب جامع‌التواریخ چاپ بهمن کریمی نیز در این‌باره این‌چنین نوشته شده‌است:

در تاریخ سنهٔ احدی و سبعین و ستمایه در زمستان در تبریز زلزلهٔ سخت حادث شد؛ چنان‌که سر منارها افتاد و خانه‌ها خراب شد.

چهارمین (۱۶۴۱)

چهارمین زمین‌لرزهٔ بزرگ تبریز در سال ۱۶۴۱ (۱۰۵۰ هجری) روی داده و خسارت‌های فراوانی را به‌بار آورده‌است. این زمین‌لرزه در شامگاه جمعه مورخ ۴ ذیقعده سال ۱۰۵۰ و در یکی از روزهای سرد زمستانی رخ داده‌است. مینورسکی در تاریخ تبریز، این زمین‌لرزه را از قول آراکیل تبریزی یاد کرده‌است.

احمد کسروی در این‌باره می‌نویسد:

خبر این حادثه را آراکیل تبریزی که یکی از مورخان ارمنی است و در آن زمان‌ها می‌زیسته‌است، در کتاب خود به تفصیل بسیار نگاشته‌است: در سخت‌ترین روزهای زمستان، در هنگامی که برف از آسمان می‌ریخته و مردم خویشتن را به پناه خانه‌ها کشیده بودند، ناگهان زمین چنان می‌لرزد که در یک آن، همهٔ پست و بلند شهر یکسان می‌نماید. در این حادثه‌است که کوشک پادشاهی «شام‌غازان» که از زمان غازان‌خان به یادگار مانده و یکی از باشکوه‌ترین عمارت‌های تاریخی ایران به‌شمار بوده، از هم فروریخته، جز یک مشت ویرانه، نشانی از آن باز نمی‌ماند. هم‌چنین مسجد تاریخی «استاد و شاگرد» و دیگر مسجدها که هرکدام یادگار پادشاهی یا وزیری بود، همه ویرانه می‌شود. آراکیل می‌نویسد: روز نخست که این لرزش زمین روی داد، در بیرون شهر به ویژه در خسروشاه و اسکو، همهٔ آبادی‌ها ویرانه شدند و یک دهی که بر سر کوهی نهاده بود، پاک به زمین فرورفت و از کوهها چشمه‌های سیاه روان شدند. روز سوم که لرزش سخت دیگری روی داده، این چشمه ناپیدا گشته، چشمه‌های سیاه دیگری ازنو پیدا شدند. می‌گوید: این زمین‌لرزه تا شش‌ماه دوام داشت؛ بدین‌سان که تا دوماه در شبانه‌روز چندبار لرزش روی می‌داد، سپس کم‌تر شده در شبانه‌روز یک‌بار روی می‌داد تا پس از شش‌ماه دیگر روی نداد.

در یکی از گزارش‌های دورهٔ صفویان دربارهٔ این زمین‌لرزه این‌چنین آمده‌است:

تفصیل واقعهٔ زلزله که در تاریخ عصر یوم‌الجمعه چهارم ذیقعدهالحرام سنهٔ ۱۰۵۰ در دارالسلطنهٔ تبریز واقع ش، و محرر این حروف محمد نصیر صاحب توجیه نواب مستطاب معلی القاب عالمیان مآب عالیجاهی رستم‌خان سپهسالار ایران با سایر نویسنده‌های سرکار معظم‌الیه بجهه تشخیص نسخهٔ مذکور مقرر بودیم و بعد از اتمام نسخه، معروضه نوشته به خدمت بندگان نواب اشرف اقدس ارفع (شاه صفی) فرستادند. آن‌چه منزل به منزل در شهر و نواحی واقع شده، بدین موجب است: آن‌چه در بلده و نواحی که از خرابی دیوار و خانه متوفی شده بودند، سوای جمعی که صاحب نداشتند و مشخص نبودند و جمعی مجروح بودند، به قلم درنیامد. مرد: ۵٬۹۸۴ نفر، زن: ۵٬۱۴۴ نفر، پسر و دختر ۱٬۴۸۵ نفر. بابت خانه که خراب شده، سوای جدار و مساجد و بقاع و دکاکین و خانات، دوانزده هزار و نهصد و هشتاد و دو باب. بابت بلده که منازل آن در جزو مشخص شده: چهارده هزار و نود و پنج باب. خراب: دوهزار و شصت و چهار باب. شکسته: دوهزار و سی و یک باب. نواحی که خانه‌های در جزو مشخص نبود: هشت هزار و پانصد و بیست و پنج باب.

در کتاب «ذیل تاریخ عالم‌آرای عباسی» در این‌باره این‌چنین نوشته شده‌است.

وهم در این سال در حدود خطهٔ طرب‌انگیز دارالسلطنهٔ تبریز و دهخوارقان به آفت زلزله و انهدام بنیان ابنیه و عمارات، دوازده هزار کس از زن و مرد و خرد و بزرگ و پیر و جوان سر در مغاک خاک کشیده، سایر مردمان از آن آفت شدید ایمن گردیدند و خرابی ابنیه و عمارات بسیاری از قرا و مزارع آن دیار به جایی رسید که دور و قصور رفیعه تودهٔ خاک گردیده و از ساکنانش، ساکن داری و نافخ ناری نماند.

پنجمین (۱۶۵۰)

در سال ۱۶۵۰ (۱۰۶۰ هجری) پنجمین زمین‌لرزهٔ بزرگ در تاریخ تبریز به‌وقوع پیوست. احمد کسروی در این‌باره می‌نویسد:

پس از نه سال حادثه، زمین‌لرزهٔ بسیار سخت در تبریز روی داده، آسیب فراوان می‌رساند.

ششمین (۱۷۲۱)

ششمین زمین‌لرزهٔ تاریخی تبریز در سال ۱۷۲۱ روی داد. این زمین‌لرزه در ماه جمادی‌الثانی سال ۱۱۳۳ هجری شروع شده و تا ماه محرم سال سال ۱۱۳۴ هجری ادامه یافت و خرابی‌های بسیاری را موجب شد. در یکی از اسناد موجود در کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران به شمارهٔ ۵۶۷۷ در این‌باره نوشته شده‌است:

از غرایب زلزلهٔ تبریز آن‌که در سنهٔ ۱۱۳۳ اودئیل در بیست و هشتم شهر جمادی‌الثانی روز دوشنبه، دو ساعت و نیم از روز گذشته، زلزلهٔ عظیم شد که تبریز بالکلیه منهدم گردید که دیگر عمارت نماند. در آن وقت قریب به چهل و پنجاه هزار خانه خراب شده بود، سوای مساجد و رباط و حمام و بازار. تخمیناً به‌قول تبریزیان، شصت هزار کس فوت شده بود، سوای مردم غریب که از تمامی ممالک محروسه در آن‌جا آمده بود و از ایشان در بازار و حمام قریب به چهل هزار کس فانی شده که مجموع صد هزار کس باشد.

«میرزا محمدحسن زنوزی» در سال ۱۲۱۶ هجری در کتاب «ریاض‌الجنه» دربارهٔ این زمین‌لرزه می‌نویسد:

کاتب‌الحروف گوید که سه سال پیش از استیلای رومیه (ترکان عثمانی) بدارالسلطنهٔ تبریز، بیست و هشتم شهر جمادی‌الثانیه، یوم یکشنبه یک‌ساعت و نیم از روز گذشته، سنهٔ هزار و صد و سی و سهٔ هجری (۱۶ آوریل ۱۷۲۱ م) زلزلهٔ عظیم در تبریز اتفاق افتاد و جمع کثیر از ذکور و اناث هلاک شدند و به اکثر ابنیهٔ عالیه از مساجد و مدارس و مقابر شکست فاحش و ظاهر راه یافت، نهایت بالمره منهدم نگردید.

«اوژن فلاندن» پس از سفر به ایران در بین سال‌های ۱۸۴۰ و ۱۸۴۱، دربارهٔ این زمین‌لرزه می‌نویسد:

سخت‌ترین آن‌ها در سال ۱۷۲۱ اتفاق افتاده و هشتادهزار نفر جمعیت این شهر را از بین برده‌است. این واقعه در زمانشاه سلطان حسین و به وقتی است که این شاهزادهٔ تیره‌بخت می‌خواست سلطنت را به یک افغان فتنه‌جو که در این وقت اصفهان را محاصره کرده بود، واگذار نماید.

اعتمادالسلطنه در کتاب «منتظم ناصری» در این‌باره آورده‌است:

هم در این سال (۱۱۳۴) زلزلهٔ شدیدی در تبریز شده، تمام شهر را خراب کرد و دویست و پنجاه هزار نفر سکنهٔ این شهر تلف شدند… در سنهٔ هزار و صد و سی و چهار، چنان زلزله در تبریز شد که نود هزار کس از شهر و حوالی بدرود جهان خراب گفته و نوعی هوا تیره و تار شد که روشنی آفتاب را کس نمی‌دید.

لرد کرزن در سال ۱۸۹۱ در کتاب «ایران و قضیهٔ ایران» در این‌باره می‌نویسد:

تاریخ‌نویس معتبر «کروزینسکی» روایت می‌کند که در زلزلهٔ ۱۷۲۱ م، ۸۰٬۰۰۰ تن به خاک هلاک افتادند.

هفتمین (۱۷۷۴)

زمین‌لرزهٔ وحشتناک دیگری در سال ۱۷۷۴ سراسر منطقهٔ آذربایجان و به‌خصوص شهر تبریز را لرزاند و از شدت ویرانگری به «بلای وحشتناک» شهرت یافت.

هشتمین (۱۷۸۰)

براثر زلزله ۱۷۸۰ م. تبربز، گنبدهای مسجد کبود تبریز فرو ریخت.
نگارهٔ مسجد کبود، ۱۸۷۲ م.
اثر جولز لورنس

در کتاب «ریاض‌الجنه» در این‌باره آمده‌است:

در اواخر سنهٔ هزار و صد و نود و دو و تا اوایل سنهٔ هزار و صد و نود و سه، سه مرتبه درین مابین رجوعاً و استقامه قران نحسین در برج عقرب واقع شد و به تقارن آن مقارنه‌ها امور چندی در عالم کون و فساد اتفاق افتاد که فلک فسادپیشه از این‌قبیل فسادها در اندیشه نداشت. یکی زلزلهٔ تبریز بود که شب شنبه سلخ ذی‌حجهالحرام سنهٔ ۱۱۹۳ تامهٔ هجری تخمیناً دو ساعت از شب مزبور گذشته، اتفاق افتاد. به مرتبه‌ای انهدام به شهر و نواحی روی داد که مصدوقه و جعلها عالیها سافلها گردید. همهٔ ابنیهٔ عالیه و آثار مستحکمهٔ قدیمه از مدارس و مقابر و معابد و عمارات و رباطات بالمره خراب گردید؛ از آن جمله شنب‌غازان و مسجد صاحب‌الامر و مسجد جهانشاه و مسجد جامع و مدرسهٔ سیدحمزه و مدرسهٔ صادقیه و طالبیه بود که ثانی‌اثنین یکی از آن‌ها را در کل روی زمین چشم دوربین روزگار ندیده بود، همگی انهدام یافته بی‌اغراق دیواری به بلندی یک وجب نماند و تخمیناً دوازده فرسخ از اطراف به تبعیت شهر انهدام یافت و تاحال این قسم زلزله درین شهر اتفاق نیفتاده بود و از ثقات آن بلاد مسموع شد که در شهر و نواحی از اطفال و نسا و رجال از غریب و بومی دویست هزار نفر تخمین شد که بدارالقرار در آن قضیه فرار نمودند و اکثر خان‌ها مسدود شد و در همان شب تا صبح تخمیناً چهل مرتبه چنان زلزله شد که هرگاه عمارت و آبادی می‌بود، در هر دفعه اول بیش‌تر خرابی می‌شد. در اکثر کوه‌ها شکاف عظیم پیدا شد و در راه شبلی شکاف طولانی که قریب به هفت فرسخ طول داشت به هم رسید و از مشاهیر آن شهر که در زیر نقاب تراب محتجب شدند، علامهالعما ملاابوعلی مراغه‌ای و قدوهالفضلا آقامیرزابابا و ملااسمعیل و میرزافضل‌الله طبیب و عمدهالامرا فضلعلی‌بیک خلف بندگان سکندرشأن نجفقلی‌خان دنبلی بیگلربیگی دارالسلطنه بود که همهٔ ایشان از جملهٔ بی‌نظیران زمانه بودند و تا ده دوازده سال در آن دیار زمین در زلزله و مردم در ولوله بود. از اول زلزله تا ششم صفرالمظفر آن سال هر شبانه‌روز تخمیناً سی و چهل مرتبه زلزله می‌شد، نهایت مخرب نبود. اما در روز شنبه ششم شهر مزبور یک ساعت از زوال گذشته و ایضاً در شب یک‌شنبه چهاردهم ماه مزبور سه ساعت تخمیناً از شب گذشته، زلزلهٔ شدیدی واقع شد که کم‌تر از اول نبود.

میرزاحسن طباطبایی تبریزی (منشی اسرار) در سفرنامهٔ «تبصرهالمسافرین» دربارهٔ این زمین‌لرزه می‌نویسد:

…چند مرتبه زلزلهٔ شدید در شهر تبریز اتفاق افتاده که صدمهٔ کلی و خسارت مالی و جانی به اهل شهر رسیده، از این زلزلهٔ اخیره به شهر تبریز خرابی کلی روداده، قریب چهل هزار نفر از نفوس محترمه تلف شدند. لیلهٔ شنبه سلخ شهر ذی‌الحجهالحرام سنهٔ ۱۱۹۳ (ه.ق.) دو ساعت از شب رفته بوده‌است که ابنیهٔ رفیعه و آثار عالیه خراب و منهدم شده‌اند. عمارات شنب‌غازان، مسجد معروف صاحب‌الامر علیه‌السلام، مسجد جامع طولانی، مدرسهٔ سیدحمزه، مدرسهٔ صادقیه و طالبیه، طاق خواجه تاج‌الدین علیشاه، قلعه و مسجد و مدرسهٔ رشیدیه، مسجد جامع جهانشاه…

نجفقلی‌خان پس از دفن مردگان و بیرون‌آوردن دارایی‌ها از زیرخاک، خانوادهٔ خود را روانهٔ خوی کرد و در بهار سال بعد برای حفاظت تبریز در مقابل افشار، شقاقی‌ها و کردها، شروع به ساختن برج و باروی این شهر کرد. این بارو هم‌چنین دوازده دروازه داشت. وی به فرزندش عبدالرزاق‌بیگ در این‌باره می‌نویسد:

روزی با جان ناخشنود و تن محنت ندوز و ضعف حال برباره…. سوار شد و در رکابش نزدیکان حضرت و خدام بانام، اطراف خرابه‌های شهر را طواف فرمود و چون در بنای عمارت و طرح‌ریزی قلعه و حصار مهارتی کامل داشت… طرح قلعهٔ جدیدی که اکنون موجود است و اساسش اندراسی یافته به ملاحظهٔ اهل‌تنجیم به طالع اسد بنا فرمود… بالجمله چون محل بروج و حصار را به نظر امعان آورد، ساختن بعضی را به عهدهٔ… یکی از اعیان که در سمت محلت او واقع بود… بازگذاشت. زرها برخاک ریخت، بنا و عملهٔ بی‌شمار از شهر و نواحی برای این کار شگرف برانگیخت.

در کتاب «ریاض‌الجنه دربارهٔ قلعهٔ تبریز این‌چنین نوشته شده‌است:

در همان‌سال بیگلربیگی سابق‌الذکر به امداد شهریار شهید فردوس‌مکان، احمدخان دنبلی انارالله برهانه، به طالع اسد باروی بزرگی به دور شهر در کمال استحکام و امتیاز کشیده، به عمارت مشغول شدند. مولانا تائب خویی در تاریخ «حصار سکندر ثانی» یافتند… کاتب حروف می‌گوید، اکنون همهٔ آثار قدیمه خرابست و شهریار شهید احمدخان دنبلی به عمارت مسجد جامع بزرگ مشغول بودند، تمام‌نشده به روضهٔ رضوان شتافتند و حالا هم ناتمام است و نیز درین اوقات بندگان ذی‌شوکت و شأن جعفرقلی‌خان دنبلی، خلف ارشد ارجمندخان شهید فردوس‌مکان ادام‌الله ایام شوکته، معماران نیکوکار و مهندسان کارگزار مقرر فرموده به عمارت مسجد مشهور به مسجد صاحب‌الزمان اشتغال دارند. نزدیک است که با تمام برسد، بسیار سنگین‌تر و رنگین‌تر از عمارت اولی می‌شود و متعلقات چندی هم به عمارت اول افزوده‌اند و سه هزار تومان تخمیناً صرف و خرج آن اساس فیض کریاس می‌گردد. بعضی از نکته‌سنجان تاریخ آن مسجد را «ز حکم خان شد این مسجد آباد» (۱۲۰۸ ه.ق.) یافته‌اند.

قلعهٔ جدید تبریز کوچک‌تر از قلعهٔ قدیم بوده و «جان مکدونالد کینتیر» در سال ۱۲۱۶، شمار ساکنان آن را ۳۰٬۰۰۰ نفر اعلام می‌کند. نادرمیرزا در این‌باره می‌نویسد:

این درست است. من به‌سال پنجاه و شش یا به شصت پس از یک‌هزار و دویست از چند پیرمرد شنیدم که از تاریخ زلزلهٔ آخرین داستان همی گفتند. کم‌تر از این شماره و این نشان می‌دهد که شهر پس از این زمین‌لرزه تا چه اندازه کوچک و کم‌جمعیت شده بوده‌است.

هم‌چنین بنابه نوشتهٔ نادرمیرزا در کتاب «تاریخ و جغرافیای دارالسطلطنهٔ تبریز»، جمعیت در این حادثه حدود چهارهزار و سی نفر کم‌تر شده‌است:

…من طوماری دیدم و اکنون در نزد منست که به فرمان خاقان شهید، تبریز و نواحی آن را بازدید کرده و خراج نهاده به خاتم همان دبیر که میرزا احمد اردلانی بود، مختوم. سرشمار نیز بدین شهر کرده و خراج نهاده، آن‌گاه درین شهر چهار هزار و سی سر شمرده از بومیان و از آن عدد، دوهزار و سی نفر وضع کرده به‌نام سادات و علما و فقرا و اعیان و غربا و بر دوهزار نفس مال فرود آورده. مرا این درست است؛ زیرا آن دبیر با آن سطوت خاقان شهید نتوانستی چیزی پوشیده دارد.

منبع: ویکی‌پدیا

بازسازی مجموعه تاریخی حسن پاشا کلید خورد

سه شنبه، 7 فروردین 1397

مجموعه صاحب آباد تنها مجموعه تاریخی به جا مانده از دوران آق قویونلوها (اجداد شاه اسماعیل اول) است که به عقیده کارشناسان در اوایل صفویه نیز به عمارات و وسعت آن افزوده شده است. این مجموعه الگوی اولیه ساخت میدان نقش جهان اصفهان به شمار می آید. اما اکنون به دلیل فرسایش ناشی از گذشت زمان و زلزله های ویرانگر تبریز در ادوار گذشته، از این مجموعه تاریخی چیزی جز یک مسجد و مدرسه نمانده است. در حالی که میدان صاحب الامر در دولت صفویان با بناهای حکومتی و تشریفاتی همچون دولتخانه و میدان حکومتی، مسجد و مدرسه حسن پادشاه، کوشک هشت بهشت سلطان یعقوب، بیمارستان، مقبره و کلیسای سنت هلنا احاطه شده بود و مقر حکومتی آنان به شمار می رفت.

البته پس از شکست شاه طهماسب صفوی از سلطان سلیمان عثمانی و از دست رفتن بخش وسیعی از زمین های شمال غرب کشور، پایتخت ایران نیز از تبریز به قزوین منتقل شد و صاحب آباد از دولتخانه و مرکزیت حکومت ایران تبدیل به مرکز ولایت آذربایجان شد و در جنگ های ایران و عثمانی بارها مورد تخریب و بازسازی قرار گرفت و با ساخت قلعه عثمانی ها در آن تبدیل به منطقه و میدان نظامی شد.

طبق اعلام کارشناسان ،میدان صاحب الامر نه به لحاظ وسعت، بلکه به لحاظ قدیمی ترین نمونه میدان شهری موجود در کشور و ساختار شکل گیری اش حائز اهمیت است.صاحب آباد، مجموعه ای است که حدود صد سال پایتخت ایران زمین بوده و به گزارش سیاحان خارجی که در آن دوران از این مجموعه بازدید کرده بودند، زیباترین و باارزش ترین بناهای کشور این دوره، در این مجموعه ساخته شده بود که متاسفانه این مجموعه بزرگ در طول زمان و بر اثر سوانح طبیعی، جنگ و حمله عثمانی ها، بشدت تخریب شده و بیشتر نقاط آن از بین رفته و اکنون فقط چند بنای کوچک مانند مسجد صاحب الامر و مدرسه اکبریه از آن همه شکوه و عظمت مانده است
طبق اسناد تاریخى، این میدان در دوره ایلخانى باعنوان باغ «صاحب آباد»، دوره آق قویونلو میدان «حسن پادشاه» و در دوره‌هاى بعد نیز میدان «صاحب‌الامر» نامیده شده است.

سرپرست هیأت حفارى باستان شناسى میدان صاحب‌الامر تبریز درخصوص ویژگى‌هاى منحصربفرد این مجموعه گفت:« اینکه این میدان در دوره آق قویونلوها ساخته شده و در اوایل صفویه نیز به عمارات و وسعت آن افزوده شده است در واقع پیش درآمد و خمیرمایه اصلى ساخت میدان نقش‌جهان اصفهان به شمار مى‌آید.»

معمای حل‌نشده تونل‌ها و راه‌های زیرزمینی تبریز

سه شنبه، 7 فروردین 1397

به گزارش تبریزتریپ به نقل از نصرنیوز، تاریکی و مخوفی اعماق ناشناخته زمین، هر انسان ماجراجویی بوده را به یاد ژول ورن و داستان هایش می اندازد و با خود به دنیای عجایب می برد.
زمانی برای ما تبریزی ها این داستان های شگفت انگیز رنگ واقعیت به خود می گیرد که متوجه شویم  زیر همین خیابان هایی که هر روز از آنها می گذریم دنیایی وجود دارد با صدها سال تاریخ که مدت ها به خواب رفته است و از آن بی خبریم!
می گویند در تبریز از زمان ایل خانان راه های زیر زمینی برای رفت و آمد سپاهیان در سه مسیر وجود داشته و هر کس این موضوع را به نحوی که دوست دارد روایت می کند.

تمدن زیر زمینی عجیب تبریز
بهروز خاماچی تاریخ شناس تبریزی نقل می کند: در زیر زمین تبریز تونل و نقب و گذرگاهی وجود دارد که از سه نقطه حاشیه و حومه شهر راه های زیر زمینی طوری احداث شده که از زیر ساختمان ارک گذشته و به سوی آجی چای ادامه می یابد.
به گفته وی در کتاب “شهر من تبریز”، رشته اول از باغ شمال یا شازداباغی شروع می شود که از جنوب شرقی به مرکز شهر یا ارک ادامه دارد، راه دوم از محله باغمیشه از زیر عمارت ربع رشیدی از جنوب شرقی به سوی ارک آمده، این دو راه زیرزمینی به هم پیوسته و از زیر عمارت ارک به سوی شمال غربی یا محله شام غازان ادامه یافته سپس به سوی آجی چای در محدوده تبریز ادامه پیدا می کند و چند رشته فرعی نیز از ارک در امتداد خیابان فردوسی عبور کرده از زیر بازار گذشته به سوی مهرانرود راه پیدا می کند.
راوی کتاب عقیده دارد: در این مسیر، تونل ها و گذرگاه های زیر زمینی است که اکثر فاضلاب حمام ها و مساجد و خانه ها به این راههای زیر زمینی میریزد و چندین صد سال است که این راه ها مورد استفاده مردم شهر است بدون آنکه مردم خود بدانند سرانجام و ابتدا و انتهای این تونل ها و گذرگاهها از کجا است.
خاماچی در کتابش ادامه می دهد: قدیمی ها گفته اند این چاه ها که به نام (گچک قویی=چاه های عبوری) معروف هستند شاید محل عبور و مرور پنهانی سپاهیانی بوده است و شواهدی نشان می دهد که این مدعا تقریبا درست باشد.
خاماچی بیان می کند: این تونل ها به شکل بازار مانند بوده و به قدری بزرگ است که  کالسکه به راحتی می توانسته از آن عبور کند، البته برخی از مسیرهای این تونل قدیمی به خاطر بی احتیاطی از بین رفته اما امروزه تعداد زیادی از خانه ها و مساجد و حمام های محوطه خیابان های شریعتی جنوبی و میارمیار، فروسی و بازار برای خود فاضلابی داشته و امروزه با رفاه کامل از آن چاه های عبوری استفاده کامل به عمل می آورند!

غلامعلی مسافر تونل تاریخ
در پرس و جوهای زیاد فهمیدم این تونل تاریخی مسافری هم داشته است.
سراغ مسئول موزه کاریکاتور رفتم و در مورد درستی اش سوال کردم و مسئول موزه برایم نقل می کند: این تونل های زیر زمینی وجود دارد و نگهبان ساختمان آقای غلامعلی یکی از کسانی بود که تونل را پیموده بود اما به دلیل نداشتن کپسول اکسیژن و ترس از ادامه راه از قسمتی از مسیر برگشته بود.

راه های زیر زمینی دیروز، فاضلاب امروز
در این میان یکی از محققان و تاریخ شناسان تبریز که نخواست نامی از وی برده شود هم وجود راه های زیر زمینی را تایید می کند و می گوید: تبریز از طریق سه تونل زیر زمینی بهم وصل بود که یکی از عباسی به ارک می رسید و دیگری از ربع رشیدی به ارک و از باغ گلستان هم به شام غازان وصل بود که محل عبور و مرور سپاهیان بود.
وی ادامه می دهد: این تونل تاریخی زیر زمینی در محل عبور قطار شهری در خیابان امین تخریب شد و در محلات مختلف هم تبدیل به فاضلاب شده و فاضلاب شهری و آب حمام ها به آنجا ریخته می شود.
این محقق می گوید: راه های زیر زمینی هم مثل بازار گذرگاه قدیمی بودند که با تغییر سیستم شهری آنها را تخریب کردند.

راه های زیر زمینی متکی بر باور مردمی است
از طرف دیگر محقق تاریخ آذربایجان وجود راه های زیر زمینی را متکی بر باور مردمی می داند و می گوید: تونل های زیر زمینی بیش از آنکه شاهد عینی داشته باشد در کتاب ها آمده و راویان آن متاسفانه زنده نیستند.
رضا همراز ادامه می دهد: چون تنها سندی که وجود تونل های زیر زمینی را تایید می کند همان کتاب ها هستند و هیچ کس تا کنون آنها را ندیده ، نمی توان با قطعیت تمام از وجود آنها خبر داد.
به گفته همراز، در کتاب “مسجد مسجد شد” آیت الله ملکوتی به تونل ها اشاره شده و ۳۰ سال قبل در راسته کوچه تونلی به طول دو متر دیده شده اما تنها به استناد کتاب ها نمی توان گفت که این تونل همان تونل تاریخی است.
وی تاکید می کند: من منکر وجود تونل های زیر زمینی تبریز نیستم اما چون شهر دچار تغییرات بسیاری شده و افراد آگاه از این موضوع اکنون زنده نیستند و مکان تونل ها به درستی مشخص نیست باید جانب احتیاط را رعایت کرد.
این تاریخ شناس آذربایجان یادآور می شود: آثار تاریخی زیادی بوده اند که تا سالها حقیقت وجودشان نامشخص باقی مانده اما از آنها در تمامی سایت های خارجی و داخلی عکس موجود است اما از تونل های تبریز هیچ کسی حتی به استناد کتابها وجود ندارد.
در نقاط مختلف شهر بارها اتفاق افتاده که زمین چند کیلومتر فرو ریخته است. این موضوع  مردم را کنجکاو کرده اما کارشناس و باستان شناسی نبوده که نسبت به این موضوع واکنشی نشان دهد و تنها ماموران شهرداری آمده اند و آنرا پر کرده اند که در این خصوص همراز عقیده دارد اگر کارشناسان سند در دست داشته باشند می توانند اقدام کنند.
وی در عین حال می گوید: با این همه گفته می شود در خانه علی مسیو زیر زمین هایی وجود دارد که وی در آن زمان از طریق آنها رفت و آمد می کرد.

رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آذربایجان شرقی هم به دوره ایل خانی و وجود راه های زیر زمینی اشاره می کند و می گوید: با این همه مشخص نیست که آنها قنات بوده و یا تونل.
تراب محمدی ادامه می دهد: اعتبار کم است و هنوز جاذبه های تاریخی زیادی برای احیا وجود دارد و هنوز نوبت به کشف تونل های زیر زمینی نرسیده است.
وی با این وجود می گوید: گرچه ساختمان سازی های عظیم تونل های زیر زمینی را از بین برده اما در نظر داریم گروه مطالعاتی برای کشف آنها تشکیل بدهیم.
گرچه معمای هزار توی راههای زیر زمینی شهر تبریز همچنان حل نشده باقی مانده اما در بسیاری از کشورهای جهان همچون ترکیه و یا آلمان این شگفتی های زیر زمینی محلی برای جذب گردشگر شده اند.

بازگشایی مجدد خانه ستارخان (سردار ملی)

سه شنبه، 7 فروردین 1397 خانه ستارخان

خانه تاریخی «ستارخان» با حضور مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان‌شرقی، بازگشایی شد.
مرتضی آبدار مدیرکل میراث فرهنگی استان، ضمن بیان اینکه پیش از این خانه تاریخی “ستارخان” به عنوان دفتر در اختیار انجمن حقوق بشر اسلامی بوده است، ادامه داد: این مکان بیش از یک سال غیر‌فعال بود و با توجه به مطالبه عموم مردم فرهنگ دوست تبریز و استان، اداره کل میراث فرهنگی استان پس از طی مراحل اداری نسبت به بازگشایی مجدد این مکان تاریخی، اقدام و این مهم را تحقق بخشید.
آبدار با بیان اینکه این مکان در سال ۸۶ به ثبت ملی رسیده است، افزود: با توجه به ثبتی بودن این بنا در فهرست آثار ملی تعریف یک کاربری فرهنگی گردشگری متناسب با شان بنا در دستور کار اداره کل میراث فرهنگی استان قرار دارد.
مدیرکل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی بیان کرد: مالکیت سه بخش از محدوده مجاور این بنا در اختیار اداره کل میراث فرهنگی استان و مالکیت بخش چهارم از محدوده یادشده در اختیار شهرداری کلانشهر تبریز است که با هم‌افزایی موجود بین دو دستگاه و تبدیل این مکان به یک مجموعه با کاربری فرهنگی – گردشگری، رضایت خاطر گردشگران و شهروندان را فراهم خواهد کرد.
وی گفت: موقعیت خانه ستارخان در اقدامی پسندیده از سوی متولیان فرهنگی و مدیریت شهری به نام ‘کوی ستارخان’ نامگذاری شده است و امیدواریم با همکاری اداره کل میراث فرهنگی استان و شهرداری کلانشهر تبریز اقدامات لازم در خصوص بهسازی این کوی اعم از کفسازی، نورپردازی و … در آینده نزدیک به انجام برسد.

خانه ستارخان

بازگشایی مجدد خانه ستارخان

آبدار با تاکید بر اینکه تامین محتوای مناسب برای بازدید گردشگران در این خانه نیازمند زمان است، گفت: با تشکیل اتاق فکری متشکل از صاحبنظران درباره تعریف محتوای گردشگری فرهنگی این خانه ارزشمند تصمیم‌گیری بعمل خواهد آمد.
گفتنی است، خانه ستارخان در تاریخ ۱۴ مهر ۱۳۸۶ با شماره ثبت ۱۹۷۴۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع: نصرنیوز

بازسازی ۲۱ حیاط و کاروانسرا در بازار بزرگ تبریز

سه شنبه، 7 فروردین 1397 رشد بازدید از جاذبه‌های گردشگری

شهردار تبریز بازار بزرگ تبریز را مهم‌ترین مزیت گردشگری شهر خواند و با تاکید بر دایربودن بخش‌های مختلف این مجموعه تاریخی، در ایام نوروزی، گفت: وقفه در فعالیت بازار، در تضاد با برنامه‌ها و مزیت‌های گردشگری، تجاری و فرهنگی شهر است.
مهندس ایرج‌ شهین‌باهر در بازدید از بخش‌های مختلف بازار تاریخی تبریز، خاطرنشان کرد: بازار تبریز به عنوان میراث فرهنگی و اجتماعی شهر، از گذشته، نقش اساسی در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهر داشته‌است؛ بعلاوه این مجموعه، از نظر معماری نیز از جاذبه‌های کم نظیر جهان به شمار می‌رود، تا جایی که به عنوان اثر جهانی در فهرست یونسکو ثبت شده‌است.

وی ادامه داد: متاسفانه علی‌رغم این مزیت‌ها، تعطیلی بخش‌هایی از بازار در ایام نوروز، مانع بروز و ظهور مزیت‌های گردشگری، تجاری و فرهنگی این مجموعه عظیم و فاخر است.

شهردار تبریز با اشاره به نقشه ممتاز بازار در انتخاب تبریز به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی در سال ۲۰۱۸ یادآور شد: همکاری و مسئولیت‌پذیری بیش از پیش بازاریان و اصناف، منجر به استفاده مطلوب از فرصت های تبریز ۲۰۱۸ خواهد شد؛ نتایج و منافع این امر نیز در وهله اول، قطعاً متوجه خود بازاریان است.

وی خاطرنشان کرد: شهرداری تبریز با مشارکت مجموعه میراث فرهنگی استان و با همکاری شرکت‌های خدمات‌رسانی، پروژه های بهسازی، جداره‌سازی و کف‌سازی بخش‌های اصلی بازار را به نقطه ارزشمندی رسانده است که البته نقشه بازاریان نیز در این خصوص، حایز اهمیت است.

شهین‌باهر با اشاره به وجود ۲۱ حیاط در سراهای مختلف بازار، اظهار داشت: این حیاط‌‌‌‌‌‌‌ها از قدیم، محل مراودات عمومی بازاریان و عموم مردم بوده، با این حال متاسفانه حیاط‌‌های بازار، در دوره‌های اخیر، به محل‌ دپوی کالاهای مختلف تبدیل شده است و سیمای نامطلوبی یافته است.

شهردار تبریز با اشاره به این‌که شهرداری تبریز در کنار طرح‌های بهسازی بازار، ساماندهی این حیاط‌ها را نیز آغاز کرده است، تصریح کرد: رفع زواید بصری، ایجاد فضای سبز، فضا‌‌‌سازی سنتی و ارائه برخی خدمات گردشگری، از جمله برنامه‌هایی است که شهرداری تبریز در ۲۱ حیاط بازار در نظر گرفته و البته، رسیدن این طرح‌ها به مرحله جذب گردشگر، نیازمند همراهی اصناف است.

منبع: شهریار‌نیوز